بانک کتاب word

بانک کتاب word

بایگانی

قدرت جذب

شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۷ ق.ظ

بسم الله الرحمان ارحیم

وقتی از جذبه سخن می گوییم ، درباره ی آداب غذا خوردن ، ظاهر خوب،یا شیک پوش بودن صحبت نمی کنیم،بلکه روی سخن ما چیزی است که خیلی عمیق تر از این حرف هاست.جذبه واقعی چیزی فراتر از ظاهر محض است. 

توانایی و قابلیتی است که بعضی افراد برای ایجاد رابطه ای دوستانه تر 

بر خوردارند که باعث می شود دیگران در حضور آن ها احساس بی نظیری داشته باشند. جذبه از خصوصیت جالب

توجهی برخوردار است وآن این است که پاسخ مابه آن شدید،

مبتنی بر احساس و تقریباٌ غریزی است.

دراین شکی نیست که بضی افراد به طور طبیعی با جذبه هستند

و به تبع آن از یک مزیت نسبت به دیگران برخوردارند. امّا جذبه ترکیب اسرار آمیزی که فقط در ژن های ما یافت شود، نیست ; جذبه ترکیب نتیجه استفاده از مهارت های ویژه ای است،که بسیاری از ما چیز کمی درباره آنها میدانیم ،یا  اصلاٌ چیزی نمی دانیم . این به آن معناست که جذبه اکتسابی است.افراد با جذبه از لذت بخشیدن به دیگران لذت زیادی می برند.افراد باجذبه معمولاٌ خوب گوش می دهند .روان شناسان می گویند هسته شخصّیت اعتماد به نفس است . این اصطلاح به بیان ساده تر و بهتری تعریف شده است : (( چقدر خود را دوست دارید.)) اعتماد به نفس به این معنی است که شما احساس کنید چه قدر مهم و ارزشمند هستید.انسان ها شدیداٌ احساساتی هستندواز روی احساسات تصمیماتیمی گیرندوسپس آن ها رابا منطق توجیه می کنند.

انسان به طور ذاتی شدیداٌ نیاز داردکه او را ارزشمند بدانندو ارزشمند باشد. بنابراین رازجذبه ساده است: کاری کنید که دیگران احساس مهم بودن کنند.رفتار های کلیدی میتوانددر پنج دسته خلاصهشوند: پذیرش ،تقدیر،تایید ،تحسین وتوجه

1.پذیرش :

لبخند بزنید! وقتی به افرادی که شما را نگاه میکنند با خوشحالیلبخند میزنید، اعتماد به نفس آنها خود به خود افزایش می یابد .آنها احساس خوشایندی درباره ی خود پیدا میکنند. آنها احساس میکنند افراد مهم و ارزشمندی هستندو شخصی که این احساس را به آنها القا میکند، دوست دارند. آنها شمارا فردبا جذبه ای می یابند حتی قبل از این که چیزی بگویید.

2.تقدیر:

هر چه بیشتر خود را دوست داشته باشید ، حقیقتاٌ دیگران را بیشتر دوست خواهی داشت و اهمیت بیشتری برای آنها قائل

خواهید شد. هرچه بیشتر خود را دوست داشته باشید، کمتر نگران این خواهید بود که آیا تاثیر خوبی بر دیگران می گذارید یا خیر، و خود به خود به فردی با جذبه تر تبدیل می شوید.

 3.تایید: گفته میشود که «بچه ها برای آن گریه می کنندو مردها برای آن میرند.» همه انسان ها در طول زندگی نیاز شدید و ناخودآگاهی به تأیید رفتار ها و موفقیت های شان دارند. این نیاز مانند نیاز به غذا و استراحت،مداوم است.

 4.تحسین: همیشه در دنبال چیزی بگردید که از آن تعریف کنید وهربار که چیزی پیدا کنید، این فرد شما را بیشتر دوست داشته و شما را فرد با جذبه ای خواهد یافت. 

5.توجه: این خصیصه قدرتمند ترین رفتار برای ایجاد اعتماد به نفس است و کلید جذبه آنی است. وقتی به افراد دیگر کاملاٌ توجه کنید ،آنها احساس می کنند که ارزشمند تر و مهم تر هستند و شما را بیشتر دوست خواهند داشت.

این پنج خصوصیت قدرتمند ترین راهکارهایی هستند که تا کنون برای ایجاد اعتماد به نفس کشف شده اند . هنگامی که با تمرین بر آنها تسلط یابید، به یکی از جذاب ترین و با نفوذ ترین افراد در محیط اجتماعی و حرفه ای خود تبدیل خواهید شد.

توانایی شما برای خوب گوش کردن در یک گف و گوی اجتماعی یا تجاری، می تواند به اندازه هر هر مهارت دیگری به پیشرفت شما کمک کند . یکی از مهم ترین ویژگی های یک رهبر، توانایی او در جمع آوری اطلاعات از طریق پرسیدن و گوش کردن دقیق به گفته های افراد است.

دانیل گولمن، نویسنده هوش عاطفی، به این نتیجه رسید که توانایی انسان ها در بر قراری ارتباط با افراد «EQ»، شاید خیلی بیشتر از IQدر موقیت آنها حیاتی است. او مهم ترین ویژگی EQرا تحت عنوان«حس همدردی» یا توانایی درک و هم احساسی با سخن افرادو منظور واقعی آنها بیان میکند .


بخش دوم؛


1.با دقت گوش کردن: بدون اینکه حرف دیگری را قطع کنید، با دقت و با سکوت کامل گوش کنید،چنان که گویی هیچ چیز در دنیا و در آن لحظه برای شما مهم تر از حرف هایی نیست که آن شخص می گوید.

تلویزیون را خاموش کنید، کتاب یا روز نامه را ببندید و توجه خود را قاطعانه بر آنچه شخص دیگر میگوید متمرکز کنید. این رفتاربلافاصله از سوی شخص مقابل دریافت شده و مورد تقدیر قرار می گیرد و قدرت عاطفی  بسیار زیادی در طی گفت و گو به شما خواهد بخشید.

طوری به فردمقابل گوش کنید که گویی مبهوت سخنان او شده اید،تصور کنید چشم هایتان لامپ های ماوراء بنفش هستند که صورت شما را برنزه کرده اند.

وقتی شما به سخنان فرد دیگری مشتاقانه گوش میدهید، این فرد به لحاظ زیست شیمیای تحت تأثیر قرار می گیرد. مغز او «داروی شادی آور» طبیعی یا اندروفین، ترشح می کند که باعث می شود فرد درباره ی خودش احساس خوبی پیدا کند اعتماد به نفس او بالا برود وخودش را هم بیشتر دوست داشته باشد.مهم تر از همه ، شما را به خاطراط این حسن اخلاق که با دقت تمام به حرف های او گوش داده اید، بیشتر دوست داشته واعتماد بیشتری به شما پیدا کند.

2.مکث قبل از پاسخ دادن:به محض این که فرد مقابل خواست نفسی تازه کند، وسط حرفش نپرید، بلکه سه تا پنج ثانیه مکث کنید. اجازه دهید سکوت برقرار شود ؛ فقط آرام باشید.

3.پرسش جهت توضیح : هرگز وانمود نکنید که منظور شخص را از آنچه که میگفت دقیقاٌ می دانید؛ بلکه با پرسیدن این سؤال:«منظورت چیست؟» یا «دقیقاٌ منظورت چیست؟» به او کمک کنید تا توضیح بیشتری درباره صحبت آخرش بدهد. 

یکی از مهم ترین قوانین ارتباط این است: شخصی که سؤال میکند اوضاع را نیز کنترل می کند.

شخصی که به سوالات پاسخ می دهد تحت کنترل کسی است که سؤال را می پرسد. وقتی شخص در پاسخ به سؤالی شروع به صحبت می کند، کاملاٌ،100درصداز تمرکز و دقتش روی چیزی است که میگوید؛ او نمی تواننداو نمی تواند به چیز دیگری فکر کند. او کاملاٌ تحت کنترل فرد سؤال کننده است.

ترفندی که برای جذب کردن کسی با این روش باید به کار ببرید این است که پرسش های فکورانه را مطرح کنید.

4.همان سخن را به شخص باز گردانید؛ آن را با واژه های خود باز گو کنید: این راه حل، آزمایش نهایی برای گوش کردن واقعی است، گواهی بر این که واقعاٌ گوش می کنید ، نه این که خود را به «گوش کردن تظاهری» که امروزه بسیار متداول است، مشغول کنید.برای این که به فردی کاملاٌ با جذبه تبدیل شوید، باید بر روش های  گوش کردن مسلط شوید؛ به خصوص اگر یک مرد هستید.افزایش این مهارت کلیدی در درجه ی اول مستلزم نظم و تصمیم خواهد بود، اما به مرور زمان ساده و غیره ارادی می شود.

جذبه مستلزم توجه صد در صد است؛به خصوص موقع گوش کردن .


بخش سوم؛



روابط خوب چه اجتماعی  چه حرفه ای ، بر اساس ویژگی های زیادی پایه ریزی می شوند ، اما هیچ چیز مهم تر از این نیست که از نظردیگران یک شنونده همدل تلقی شوید. هرچه شنونده ی بهتری باشید، در روابط خود ارزش مند تر خواهید بود اما چه طور بدانیم که فردی با توجه کامل به حرف های ما گوش میدهد؟

ماننده افرادی که شنوندهای بزرگی هستند علامت دهید که گوش می کنید . رفتار و زبان بدن شما باید بگوید : «من کاملاٌ به آنچه تو می گویی تمرکز دارم ؛  هر کلمه ای که به زبان می آوری برای من مهم است.» 

چه گونه متوجه می شوید که فرد مقابل به صحبت های شماگوش می دهد ؟ اولین و مهم ترین علامت تماس چشمی است و دیگر هیچ . اگر کسی به شما نگاه نمی کند، آن فرد به حرف های شما گوش نمی دهد.

تماس چشمی مستقیم برقراز کنید. این روش اساسی به افراد نشان خواهد داد که به آنها گوش دهید. هرچه بیشتر تماس چشمی داشته باشید، به نظر می رسد که بیشتر درگیر صحبت های فرد مقابل هستید.

اگر به دفعات زیاد با به مدت طولانی روی خود را بر گردانید، مطمئاًعکس العمل های منفی در فرد مقابل ایجاد خواهید کرد،«خسته شدم، او از من خوشش نمی آید »یا:« او به حرف های من علاقه ای ندارد.»

 برای تماس چشمی برتر، در هنگام گوش کردن به مهارت دیگری نیاز دارید تا به طبیعی بودن آن بیفزاید. همچنین کمک می کند تا احتمال به وجود آمدن ترس ناشی از تماس چشمی عمیق از بین برود. علاوه بر این، از عمق ارتباط شما با شخص و درگیر شدن شما با صحبت های او حکایت میکند . این مهارت «حرکت چشم » نامیده میشود.

حرکت چشم عبارت است از عمل ساده تغیر جهت نگاه خود از یک چشم فرد به چشم دیگرش وقتی به حرف های او گوش می دهید.چطور کنجکاوانه نگاه کنید اگر موقع گوش دادن به حرف کسی سرتان را گاه وبی گاه کمی به کمی به یک طرف کج کنید،باعث می شود که نگاهتان عمیق و جست و جو گرانه به نظر برسد؛ به نحوی که گویی با توجه عمیق تری به گوینده نگاه می کنید.

تکان دادن سر یکی دیگر از تکنیک های مؤثر هنگام گوش دادن به صحبت های دیگران وبا جذبه نمودن در نظر آنهاست. بعضی افراد به طور غیر ارادی تمایل دارند سرشان را تکان نمی دهند. اگر به عکس العمل های افراد هنگام گوش دادن به صحبت کسی نگاه کنید، خواهید دید که تکان های سر چه قدر می تواند با ارزش باشند. در صورت نبود این تکان های سر ، جذابیت و انرژی شونده به طور چشم گیری کاهش می یابند.

سه روش تکان دادن سر : 

نوع اول،تکان دادن سربه صورت خیلی آرام  است که بدین معناست:«من دارم صحبت هایت را دنبال می کنم؛درباره آن فکر می کنم.» تکان دادن آرام سرلزوماً به این معنا نیست که من با تو موافقم.

نوع دوم، تکان دادن سر کمی سریع تر است که می گوید:«درست می فرمایید،موافقم.»

نوع سوم، تکان دادن خیلی سریع تراست که می گوید :«موافقم و از چیزی که می شنوم به هیجان آمده ام.» 

آنها را روی دوستان خود امتحان کنید و نتیجه را به بینید.


بخش چهارم؛


وقتی می نشینید،نحوه قرار گیری بدن و طرز نشستن،میزان علاقه شما را به شخصی که صحبت می کند و آنچه که میگوید، نشان میدهد. وقتی به طرف شخص متمایل می شوید،مثل این است که با بدن تان می گویید:«از نظر من فرد با جذبه ای هستی؛تو مرا با نیرویی مغناطیسی به سوی خود می کشی.» به عقب رفتن شاید به این معنا باشد:«من خسته ام،ترجیح می دهم به یک دوجین کاری که باید انجام دهم فکر کنم تا با تو صحبت کنم.»

پیغام منفی دیگری که هرگونه فرصت جذاب بودن را از شما می گیرد، زمانی است که چنان روی صندلی خود افتاده اید که گویی می خواهید از پشت صندلی بیرون بزنید و از گوینده فرار کنید. یکی از بهترین راه های مقابله با این گرایش منفی این است که صاف بنشینید و نگذارید کمرتان با پشت صندلی تماس پیدا کند.

دکتر آلبرت مهرا بیان از دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس(UCLA) چند سال پیش مطالعه سرنوشت سازی درباره ارتباط انجام داد و به این نتیجه رسید که، در گفت و گوی رو در رو، زبان بدن 55درصد از پیغام را که می فرستید،انتقال می دهد. تن صدا 38درصد پیغام را انتقال می دهدو خود کلمات 7 درصد از این پیغام هستند.

به همین علت است که همواره باید مراقب آنچه که از طریق طرز قرار گیری بدن خود در گفت و گو می گویید،باشید.

خواهید دید که شنونده های خوب وفعال همیشه اصوات کوتاهی مثل«آها»،«آه»،«اوهوم»،ویا سایر صدا های متنوع را ایجاد می کند. ما به این صدا ها«اصوات تأییدی» می گوییم.این اصوات شاخص های روشنی برای نشان دادن توجه دقیقوعمیق هستند .

اصوات تأییدی برای داشتن جذبه مهم و ضروری هستند؛ امّا اگر آنها را با الفاظ تأییدی ترکیب کنید، تأثیرشان دو چندان می شود. تماس چشمی،حرکت دادن چشم، متمایل شدن بدن، تکان دادن و کج کردن سر در کنار هم تأثیر زیادی بر افراد می گذارند. اما با افزودن قدرت تأیید کننده های صوتی و کلامی به یک فرد خوش صحبت و کاملاً با جذبه تبدیل می شوید. 

در جریان تولید کلمات ، تن صدا هم تأثیر گذاراست. آیا تا کنون چیزی گفته اید که کسی را عصبانی کرده با شید و بعد با گفتن «آما من گفتم فلان و بهمان» بی گناهی خود را بیان کنید؟معمولاً فرد مقابل بلا فاصله با گفتن:«نه بخاطر چیزی که گفتید؛بلکه بخاطر تن صدای تان »به شما پاسخ می دهد.


بخش پنجم؛


گرایش به نصیحت کردن عمومی است؛ اما نگران نباشید، گرایش به نادیده گرفتن هم عمومی است

قبل از این که دست از گوش کردن بکشید و شروع به صحبت کنید همیشه قدری تأمل کنید و ببینید که وضعیت فرد یا افرادی که با آنها صحبت میکنید، چگونه است. مهم نیست که چقدر ایده یا فکر به ذهن تان خطور می کند، مهم این است که اگر فرد مقابل مضطرب، عصبانی یا ناراحت است، هنوز وقت گوش کردن است.

صبور باشید. فرصت دهید که عصبانیت آنها فروکش کند. وقتی آماده شوند، نظر شما را می پرسند و اگر دنبال پاسخ باشند، سؤال می کنند.

شکی نیست که لبخند زدن و خندیدن شاخص های مهم هستند که نشان می دهند چه قدر از بودن در کنار کسی لذت می برید. زمانی که موقعیت و موضوع مناسب است همیشه برای لبخند زدن و خندیدن شتاب کنید. 

منظور این نیست که به هرچیزی که گفته می شود نیشخند بزنید، زیرا به حد افراط رساندن آن ممکن است به این سوءظن دامن بزند که تصنعی می خندید، یا علناً سعی دارید پیاز داغش را زیاد کنید.

یادتان باشد لبخند هایی که واقعی به نظر می رسند ناگهان قطع نمی شوند.

اولین قدم برای این که فرد کاملاً با جذبه ای شویداین است که شنونده بزرگی شوید. به هر حال، دیر یا زود نوبت به شما خواهد رسید که صحبت کنید. آنچه که می گوییدو نحوه گفتن آن اجزای اصلی توانایی شما برای جذب کردن و ترغیب دیگران است.

زمانی مجله تایم بر رسانه های دیگر پیشی گرفت و اولین مصاحبه بزرگ خود را با میخائیل گورباچوف، رئیس جمهور وقت شوروی سابق انجام داد توانایی او در بیان قدرتمند و محکم 

ایده هایش درباره اصلاحات اقتصادی و سیاسی یکی از دلایل اصلی صعودش به ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. گزارشگر تایم یکی از قوی ترین مهارت های ارتباط را در اواین گونه ذکر کرد :«اولین چیزی که در دیدار با رئیس جمهور گورباچوف متوجه آن می شوید حرارت، صداقت و قدرت چشمهایش است.

افراد کمی در استفاده از تماس چشمی، خوب عمل می کنند.این مهارت برای افزایش توانایی خود در جذب دیگران مهم و حیاتی است.

قوانینی که برای تماس چشمی هنگام صحبت کردن به کار می روند با قوانینی که هنگام گوش کردن استفاده می شوند، فرق دارند. وقتی در یک گفت و گوی دو نفره با فرد دیگری شرکت دارید، بیش از 85درصد از زمان گفت و گو به چشم های فرد مقابل نگاه نکنید؛ نگذارید تماس چشمی تمام مدت فشار زیادی ایجاد کند. با تماس چشمی زیاد، فرد مقابل را شدیداً تحت فشار قرار می دهید؛ به جای این که با جذبه باشید، خیلی جدی به نظر

میرسید.

وقتی در یک گروه صحبت می کنید، باید نگاه خود را به نرمی از شخصی به شخص دیگر به نوبت تغیر دهید. از تماس چشمی استفاده کنید تا افراد را در آنچه میگویید شرکت داده، به نحوی که گویی آنها را در گفت و گو وارد کرده اید. با هر کسی که صحبت می کنید باید قدرت علاقه و توجه شما را احساس کند.

قبل از این که صحبت کنید فکر کنید، کلمات ناقص تلفظ نکنید و با عجله به زبان نیاورید ، بلکه منظم و به طور واضح آنها را بیان کنید.

ایراد تند صحبت کردن این است که همیشه تاثیرات منفی ایجاد می کند و تقریباً هیچ تاثیر مثبتی ندارد. فردی که تند صحبت می کند فرصتی برای فکر کردن به شما نمی دهد. وقتی به چنین فردی فکر می کنید چه کسی را در ذهن تان تصویر می کنید؟ آیا به ی فروشنده ماشین های کهنه، یک هنر پیشه دغل باز یا کسی که سعی دارد از شما سوء استفاده کند و شما را به کاری وادارد که به نفعتان نیست، فکر نمی کنید؟

تند صحبت کردن باعث می شود که گوینده بی ملاحظه و خود محور به نظر برسد، که این بر میزان صادق بودن و روراست  بودن او تأثیر می گذارد . به نظر می رسد این افراد فقط به چیزی که خود باید بگویند، علاقه دارند.

راه حل تند صحبت کردن چیست؟ برای این منظور می توانید از دو تکنیک استفاده کنید:اولی،که دراین فصل به آن می پردازیم،

 کم ردن سرعت است. دومی نحوه استفاده از سکوت در گفت و گو را به شما آموزش می دهد .

اما زمانی به رشد و پیشرفت کامل شخصی  می رسیم که خود را از منطقه های آسایش به منطقه های ناراحتی ببریم. اگر با منطقه های آسایش خود مبارزه نکیم، هیچ گاه تغیر نخواهیم کرد و بهتر شدن مستلزم تغییر یافتن است. 

عادت های قدیمی سر سختند و تند صحبت کردن یکی از سر سخت ترین این عادت هاست . اگر تند صحبت کردن یک عادت باشد، لاص شدن از آن پر زحمت است ، کمترین کاری که باید انجام دهید این است که هنگام گفتن نکات مهم آهسته صحبت کنید . این تکنیک به تنهایی این برداشت را به وجود خواهد خواهد آورد که شما خیلی آهسته صحبت می کنید . مهم این است که به زودی متوجه خواهید شد برای شنوندگان هم خیلی راحت تر است.

مکث کردن به فرد فرصت می دهد فکر کند و بر مفهوم کنترل داشته باشد و به شنونده هم فرصت می دهد با آنچه گفته می شود ارتباط برقرار کند. اگر هنگام انتقال پیام خود به مدت یک یا دو ثانیه در وقفه های گوناگون مکث کنید، به راحتی می توانید یک گوینده خوب شوید.

در طول این سکوت هاست که شنونده ها فرصت دارند درباره  چیز هایی که می گویند فکر کنند. آنها می توانند چیزی را که درباره آن صحبت می کنید، در ذهن خود مجسم کنند.

منظور شما را سبک و سنگین کنند، با احساسات شما ارتباط بر قرار کرده و به آنها پاسخ بدهند.

امکان ندارد با سکوت دچار اشتباه شوید. حتی اگر همیشه وقت مناسبی را برای سکوت انتخاب نکنید، باز شنونده متوجه تفاوت نمی شود؛ او به شما و آنچه می گویید دقت بیشتری خواهد کرد. در یک گفت و گو، هیچ کس نمی گوید:«یک دقیقه صبر کن، موقع مناسبی مکث نکردی.»

دره صدا تاثیر عمیقی بر حالت و قابلیت پذیرش فردی دارد که با اوصحبت می کنید. تُن صدا به تنهایی مسئول انتقال 38درصد 

پیغام شماست.


بخش ششم؛


وقتی می خواهید هنگام صحبت کردن صمیمی، دوستانه، با محبت، تایید کننده، خودمانی، یا خونگرم به نظر برسید، درجه صدای خود را هنگام استفاده از صدای بم تر پایین نگه دارید. همچنین وقتی می خواهید با فرد مقابل بهث کنید، یا نشان دهید که علاقه مند یا دقیق هستید، باید صدای خود را هنگام پایین تر از حد متوسط نگه دارید.

گذشته از این به خود یاد آوری کنید ه سرعت تان را کم کنید. وقتی خیلی تند صحبت می کنید نمی توانید خیلی صمیمی، دوستانه، با محبت، یا با ملاحظه به نظر بیاید. از طرف دیگر، اگر صدایتان یکنواخت است، خود را از منطقه آسایش بیرون آورده و برای این که مهیج و پر انرژی به نظر بیاید، سرعت صحبت خود را افزایش دهید. از درجات بلا تر صدای خود، اما

نه خیلی بلند استفاده کنید. سرعت و تن صدای خود را بر اساس آنچه می خواهید بگویید و حالتی که می خواهید ایجاد کنید، برگزیند و تغییر دهید.

اگر افرادی که با آنها صحبت می کنید، می خواهند احساسات خود را خالی کنند، یا فقط درباره ی چیزهای بی اهمیّت صحبت کنند، این فرصت را به آنها بدهید. مسلماً افرادی هستند که تا ابد درباره چیز هایی صحبت میکنند که از نظر شما بی اهمیت و خسته کننده است.

هر چه ارزش بیشتری برای یک رابطه قائل باشید، باید وقت بیشتری صرف کنید تا اطلاعاتی درباره آن فرد قبل از ملاقات با او به دست آورید. تا آنجا که می توانید درباره ی چیزهای که فرد دوست دارد و چیزهایی که دوست ندارد،سرگرمی ها،سابقه تحصیلی، علاقه کاری و فعالیت های اجتماعی او اطلاعات کسب کنید. اگر مجهز به این اطلاعات باشید، می توانید کفت و گو را در جهت های بسیار ...

گاهی اوقات بدست آوردن اطلاعات، به خصوص اگر کسی را برای اولین بار ملاقات می کنید، امکان پذیر نیست. در این نوع موقعیت،باید توجه خود را کاملاً بر فرد مقابل متمرکز کنید.

وقتی برای اولین بار با کسی ملاقات می کنید، تا جای که امکان دارد درباره ی خودتان کمتر صحبت کنید. صخن قدیمی خردمندانه ای است که می گوید:(( وقتی صحبت می کنید هرگز چیزی یاد نمیگیرید.))

اگر به نظر میرسد که تمایلی به شروع صحبت ندارند، خودتان هرچه زود تر با این نیّت که آنها را به صحبت وادارید، رشته کلام را به دست بگیرید. 

شما می توانید با صحبت درباره ی خبر های داغ و دست اول (از سیاست یا مذهب اجتناب کنید، مگر این که اطلاعات زیادی درباره ی این مسائل داشته باشید)، اخرین فیلم جنایی، برنامه تلویزیونی مردمی، کتاب ها ، ورزش ها یا مد روز شروع کنید. اگر از فیلمی صحبت کردید، از آنها بپرسید به تازگی چه فیلمی دیده اند. از آنها بپرسید چه نوع فیلم هایی را ترجیح می دهند و سوال هایی از این قبیل.

بیشترگفت وگوهابا یک شوخی اجتماعی مؤدبانه شروع می شود. این تبادلات جزئی به دو طرف امکان ارزیابی حالت و قابلیت پذیرش فرد مقابل را می دهد. سپس می توانید گفت و گو ها را به موضوعات مهم تر، به جهت مورد نظر تغیر دهید.

در برقری ارتباط با افراد، به خصوص در رابطه با جذبه زمان بندی بسیار مهم است. در یکی از کتاب های دینی آمده است: ((در عالم برای هر هدفی زمانی مقرر شده است.)) وظیفه ی شماست که وقت آن را تعین کنید.

آیا تاکنون برایتان پیش آمده با کسی صحبت کنید اما با هم هماهنگ نباشید. شما خون سرد و با محبت هستید؛ آنها بی تاب و نگران. شما احساس میکنید زندگی بر وفق مرادتان است؛ آنها غمگین و دلمرده هستند.

هر دوی شما در دو دنیای جدا هستید و هرگونه تلاشی برای برقراری ارتباط با شکست مواجه می شود. شاید سعی کنید حامی و دلگرم کننده باشید، اما به نظر میرسد هیچ چیز کارساز نیست.

بیشترما از توانایی نهفته ای برای وفق دادن خود باافراد متفاوت برخوردادریم، اما به دلایل زیادی این کار را انجام نمی دهیم . می توانید تصور کنید اگر فقط می توانستید با افرادی که دقیقاً شبیه شما هستند، رابطه برقرار کنید، چه قدر دنیای شما محدود می شد . به همین دلیل است که بسیاری از افراد خیلی انعطاف ناپذیر و خود رأی هستند. آنان می گویند اگر کاری را به روشی که انجام می دهم انجام ندهید، اگر دنیا را همان طور که میبینم نبینید، پس در اشتباهید و آدم بی لیاقتی هستید.

افراد با جذبه از انعطاف پذیری و خودرأیی پرهیز می کنند. آنها لذت می برند که از چشم دیگران هم به دنیا نگاه کنند. این یکی از اصلی ترین راز های جذبه است؛ این توانایی را داشته باشید که دنیا را از چشم فرد مقابل ببینید.

دفعه بعد که در گفت و گویی شرکت می کنید، این تمرین را انجام دهید. ابتدا، با گوش دادن به صحبت ها و نگاه کردن زبان بدن فرد مقابل، یا افرادی که با آنها صحبت می کنید، رفتارشان را آگاهانه منعکس کرده و خود را با آنها تطبیق دهید. اگر آنها تند صحبت می کنند، خود را با آنها تطبیق دهید . اگر نسبتاً آهسته صحبت صحبت می کنند، شما هم همانطور صحبت کنید.

اگر در هنگام صحبت کردن سر و دستشان را زیاد تکان می دهند، شما هم باید این کار را بکنید.

1.فرد مقابل را تشویق به صحبت کنید. وقتی نوبت به شما  می رسد که صحبت کنید، وارد صحبت های کوتاه و یکسره نشوید.

برعکس، سؤال بپرسید و با دقت به پاسخ ها گوش دهید. هر چه بیشتر گوش کنید ، با جذبه تر به نظر می رسید.

2.واضح،ساده و روراست صحبت کنید 

3.با دقت گوش دهید، چون این تنها روشی است که میوانید یاد بگیرید. بیشتر افراد، به خصوص در گفت و گوی تلفنی صحبت کردن را به   گوش دادن ترجیح می دهند. در برابر این گرایش مقاومت کنید و هرگاه فرد مقابل می خواهد صحبت کند، با دقت و تمرکز گوش دهید.

4.شنونده صبوری باشید. گرچه ممکن است بعد از چند کلمه  

اولی که آنها می گویند آماده پاسخ دادن باشید، اما اجازه دهید افکارشان را کامل کرده و احساسات شان را بروز دهند تا این که نوبت به شما برسد.

5.شنونده فعالی باشید. از اصوات و الفاظ تاییدی و اطمینان بخش از قبیل ،((آها)) ، ((بله، متوجه شدم  ))،((اوم))،((واقاً))، ((نگو))، ((البته))و امثال اینها استفاده کنید. این علامت ها به فرد مقابل نشان می دهد که شما کاملاً درگیر حرف های او هستید .

6.بدون آن که کسی را برنجانید،صحبتش را قطع کنید.

قطع کردن صحبت کسی می تواند به معنای نفی چیزی که فرد می گوید و به آن فکر می کند باشد؛ این نوعی تحقیر است. اگر حتماً باید حرف کسی را قطع کنید، همیشه قبل از آن عذر خواهی کنید. چیزی مثل این بگویید: ((مرا به خاطر این که حرفتان را قطع می کنم ببخشید، ولی نمی خواهم این نکته را فراموش کنم.))


 

                                               

تلخیصی از کتاب: قدرت جذبه/برایان تریسی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی