بانک کتاب word

بانک کتاب word

بایگانی

۱۵ مطلب با موضوع «نمونه نشریه جوان و بزرگسال :: سبک زندگی» ثبت شده است

تقدیم به همه خواهرای محجبه 

...🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شک نکن بانو جان

با همین چادر مشکی

گرچه در ظاهر ، تو

جلوه های تن خود پوشاندی

شاید از حس خود آرایی تن بگذشتی

یا به تحقیر و تمسخر

که دوصد دختر همسایه و فامیل نثارت کردند

لحظه ای رنجیدی

شایدم زیر همان چادر معصوم خودت

گریه ای هم کردی

ولی آخر خانوم

تو بدان خوب که از هرکس زیبای دگر زیبایی

.

آینه با همه ی پاکی خود

با همه صدق و وفا

صافی خود

رو سیاه است اگر تو

چادرت سر کنی و 

روبرویش باشی

.

بانوی چادریم

کوه با آن همه شوکت

با همه هیبت و عزت

تو اگر رد شوی از دیده ی او

از شکوه تو بلرزد

همچو خاشاک شود

.

باحجابم!عسلم

ماه با آن همه زیبایی خود

با همه حس غرورش

گر ببیند تو و آن چادر تو

گویدت ماه تویی ای بانو

از خجالت بشود تیره و تار

.

نازنینم

گل اگر بوی لطیفی دارد

اگر احساس غریبی دارد

یا اگر مست کند حس مسیحایی او

ماه بانو

تو اگر بوی حجابت به گلستان برسد

همه از مستی تو پر پر و شیدا بشوند.

.

افتخار دل من، هستی من

چادرت ارثیه حضرت زهراست گلم

قدر آن را تو بدان

که همین چادر تو

بال پرواز تو باشد سوی دیدار خدا...

قدر آن را تو بدان.

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۹:۴۱

همگی ما روزانه با حجم انبوهی از اطلاعات و داده‌ها مواجه می‌شویم. آنهایی را که لازم داشته و یا مورد علاقه ما هستند، بر می‌گزینیم و بقیه را رد می‌کنیم. این کار به این دلیل صورت می‌گیرد که ظرفیت ذهنی ما محدود است. ما نمی‌توانیم در همه زمینه‌ها دارای اطلاعات باشیم. خرد فردی انسان با توجه به انبوه دانش و اطلاعات در عصر فراصنعتی اطلاعات و دانش، بسیار محدود و ناتوان است و عاقلانه نیست که برای سازمان‌های علمی و آموزشی به ویژه مدرسه که کانون تربیت و تعلیم است، یک نفر به تنهایی به جای همه فکر کند، تصمیم بگیرد و سرانجام توقع داشته باشد، دیگران حرف‌ها و نظرات او را نکته به نکته توجه کرده و به آن عمل کنند و در پایان شاهد موفقیت‌های چشمگیر هم باشند! بنابراین باید از خرد جمعی استفاده کرد. با تشکیل گروه و هم‌افزایی تصمیمات عاقلانه، علمی و کارشناسانه خواهد بود. افراد نیز در تحقق آن هم فکری و هم‌دلی خواهند داشت چون همگان در تولید آن فکر شریک بوده‌اند.


1- حلقه‌ای برای بهتر کار کردن

مشارکت که از آن به عنوان دخالت در فرآیند تصمیم‌گیری‌ها، تصمیم‌سازی‌ها و فراگرد اندیشه و عمل یاد شده است، موجب افزایش بهره‌وری در کار، یگانگی در میان افراد، کاهش سرخوردگی‌ها و مقاومت‌ها، افزایش اعتماد مردم به یکدیگر، تحقق مردم سالاری و بالندگی انسان‌ها، از بین رفتن ترس و وحشت ناشی از تنهایی روانی، در هم شکستن فرهنگ سکوت، شکوفا شدن خلاقیت‌ها و سرانجام، توسعه همه جانبه می‌شود. فقدان گسترش مشارکت واقعی در مدارس، جدایی بین مدارس و جامعه و مدارس با یکدیگر را به همراه می‌آورد.


2- غنی‌ شدن برنامه‌های مدارس

میزان استعدادها و توانایی‌ها در افراد متفاوت است چون همه انسان‌ها از آموزش‌ها و تجربیات متفاوتی برخوردار هستند. از این رو برخی از افراد کارها را مناسب‌تر و بهتر از دیگران انجام می‌دهند بنابراین باید از این تفاوت‌ها بهره جست و همه را در گروه گردهم آورد و از توانایی و مهارت‌های همگان بهره گرفت. این کار، موجب غنی شدن برنامه‌های مدرسه می‌شود، مدیر فرآیند مدار باید شناخت کافی از توانایی‌ها و مهارت‌های کارکنان مدرسه داشته باشد تا بتواند هر یک را در گروه‌های متناسب با استعدادها و تخصص‌های خود به کار گیرد. به عنوان مثال از معلمی که در روش تدریس قابلیت‌ها و دانش بالایی دارد، در گروه مالی و اداری مدرسه استفاده نکند. چون هم کارآیی خوبی نداشته و هم به دلیل تناسب نداشتن با تخصص او، روحیه مشارکت خود را از دست خواهد داد.


3- محدودیت‌های زمانی

سرعت تکنولوژی، طول عمر کوتاه دانش و گسترش شبکه‌های اطلاع‌رسانی جهانی، ضرورت به هنگام را، در اهداف و حل مسایل اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. برای اینکه مدارس از فرصت زمانی محدود و تعریف شده، برای تحقق اهداف تربیتی و آموزشی، حداکثر استفاده مطلوب را داشته باشند، باید از قابلیت و پتانسیل ذخیره شده در گروه حداکثر استفاده را ببرند.


4- تضمین کیفیت

فرآیند تعلیم و تربیت پیچیده و طولانی است. دقت و اطمینان کمی و کیفی گام به گام مراحل آن مورد تاکید و اهمیت است. نمی‌توان منتظر ماند تا محصول و نتیجه تعلیم و تربیت را دید و آن گاه به فکر چاره بود. گرفتن بازخورد در مرحله پایانی سود زیادی حداقل برای فارغ‌التحصیلان آن مقطع نخواهد شد. از این رو شایسته است، از نخستین مرحله و اولین گام در فرآیند آموزش و پرورش کارها را دقیق، کامل و منظم انجام داد. این کار نیازمند دقت عمل در نخستین مرحله کار است و موجب بالا رفتن تضمین کیفیت کار می‌شود. تضمین کیفیت، بینشی مبتنی بر جامعیت کار است، مدیر فرآیند مدار در اعمال مدیریت کیفیت جامع در مدرسه باید به این بینش مسلح باشد. استفاده از نظرات گروه و خرد جمعی، تضمین کیفیت را در فرآیند و محصول تعلیم و تربیت افزایش می‌دهد.


5- باور داشتن به کار گروهی

کار گروهی و استفاده از خرد جمعی مستلزم بهینه‌سازی فرهنگ سازمانی مدرسه است. جو سازمانی دوستانه، حسن مناسبات و ارتباطات بین نیروهای انسانی، شناخت و اعتقاد مدیر از گروه و کار گروهی، می‌تواند زمینه‌ساز و فراهم آورنده آموزش و پرورش با نشاط و موثر در مدرسه باشد. آنچه که دانستن آن می‌تواند راهگشا باشد، روش‌های فعال شدن کار گروهی در مدرسه است. درک اعضای گروه و توجه به نیازهای مادی و معنوی آنان، محبت و صداقت ورزیدن به آنان، شتاب نداشتن در رسیدن به نتیجه، برداشتن گام‌های آهسته ولی پیوسته و توجه به نقطه نظرات کارکنان، خلق محیطی صمیمانه برای یادگیری گروهی، اداره خوب و فعال جلسات گروه از جمله این روش‌ها است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۴۸

انسان نمی‌تواند به تنهایی زندگی کند و این واقعیت سر منشاء شکل‌گیری تمامی گروهها، جمعیت‌ها و جوامع بشری از گذشته‌های دور تا به امروز بوده است. تمامی انسان‌ها در هر گروه و جامعه‌ای با توجه به توانایی‌ها و شرایط حاکم، با همکاری یکدیگر به بقای خود و دیگران کمک کرده‌اند. هرچه فرد در برقراری ارتباط در جامعه با دیگران موفق‌تر عمل کند و در واقع هوش اجتماعی بالاتری داشته باشد، زندگی بهتر و راحت‌تری را تجربه خواهد کرد. یادگیری تکنیک‌های همکاری و برقراری ارتباط با دیگران یکی از ضروریات مهم در زندگی هر کودکی محسوب می‌شود. زمانی که فرد در سنین پایین همچون دوران دبستان آموزش ببیند، این آموزه‌ها در وی درونی شده و سبب خواهد شد در آینده در زندگی موفق‌تر عمل کند.


کسب مهارت 

زمانی که بچه‌ها با همکاری یکدیگر به صورت جمعی به دنبال دستیابی به هدفی مشترک هستند، خواهند توانست به انجام پروژه‌ای دست بزنند که به تنهایی قادر به انجام آن نبوده‌اند. همچنین کار گروهی به بچه‌ها کمک می‌کند که کارهایی که در آن‌ها مهارت بالایی ندارند، بهتر شوند، مانند صبور بودن، کار کردن براساس برنامه‌های از پیش سازمان یافته، کار کردن در سر وقت و ...


اجتماعی شدن 

هنگامی که بچه‌ها در قالب یک گروه در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و هدفی مشترک را دنبال می‌کنند، مجبور خواهند شد برای انجام مسئولیت‌ محول شده به گروه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، حرف بزنند، به نظرات دیگران گوش بسپارند و نظرات خود را بیان کنند و از همه مهمتر مجبور خواهند شد تا خجالتی بودن را فراموش کنند. کار گروهی به بچه‌هایی که در یک کلاس هستند، اما ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند، امکان دوست شدن برایشان فراهم می‌کند.


فراگیری بهتر و بیشتر 

کارهای گروهی اغلب کارهای گسترده‌تر و پیچیده‌تری نسبت به فعالیتهای فردی هستند به همین سبب زمانی که بچه‌ها در پروسه کار وارد می‌شوند، مطالب بیشتری را فرا خواهند گرفت، همچنین با کار گروهی بچه‌ها می‌توانند در زمانی کمتر، مطالب بیشتری را یاد بگیرند و چون خود آنها نیز در فرایند‌ کار درگیر بوده‌اند، کیفیت یادگیری آنها نیز افزایش خواهد یافت.


ایجاد حس رقابت 

بچه‌ها زمانی که در گروه هم‌سالان خود قرار می‌گیرند و به فعالیتی یکسان می‌پردازند،‌ناخودآگاه حس رقابتشان برانگیخته می‌شود و فعالیت بیشتر و بهتری انجام خواهند داد، در نتیجه کلاس فعال و پویاتر خواهد شد و همه بچه‌ها برای آن که از دیگران عقب نمانند، تلاش خود را افزایش خواهند داد.


شروع کار 

در ابتدای کار به بچه‌ها آموزش دهید که تمامی اعضای گروه باید با هم کار کنند، همه چیز را با هم بررسی کرده و در خصوص تمامی مسائل با هم گفتگو کنند.به بچه‌ها بیاموزید کارها را با توجه به مهارت‌های فردی افراد گروه تقسیم کنند و برای انجام این کار بهتر است هر یک از اعضا ابتدا درخصوص توانایی‌هایی که دارد و فکر می‌کند برای انجام کار گروهیشان راهگشا است، با دیگران مشورت کند. یکی دیگر از مسائلی که از همان ابتدای امر لازم است تا هر یک از اعضا بدون خجالت کشیدن از یکدیگر مطرح کنند، مسئولیت ‌هایی است که فرد از پس آن برنمی‌آید اما به اومحول شده است.


منصفانه کار کردن

مشخص کردن کارهای هر یک از افراد گروه یکی از مراحل مهم کار گروهی است. اتفاقی که در بیشتر کارهای گروهی در مدرسه مِی‌افتد آن است که یک نفر تمامی کارهای کل گروه را به تنهایی انجام می‌دهد. یکی از دلایل اصلی بی‌علاقگی به کار گروهی و ترجیح کارهای فردی نیز همین مساله است. حتی بسیاری از پدر و مادرها نیز زمانی که متوجه می‌شوند کودکشان به عنوان عضوی از گروه به انجام فعالیتی بپردازد با یادآوری خاطرات تلخ خود نظر مساعدی در این زمینه نشان نمی‌دهند و به جای ترغیب بچه‌ها به گروهی عمل کردن، آن‌ها را به سمت فردگرایی سوق می‌دهند. برای آن که کار در میان اعضای گروه به صورت منصفانه‌ای تقسیم شود، بهتر آن است که معلم خود برای کاری که انجام داده است، توضیحاتی به صورت کتبی یا شفاهی ارائه کند.


هدایت گروه

برای آن که بچه‌ها بتوانند در کنار یکدیگر به طور صمیمانه کار کنند، بهتر است علاوه بر آن که معلمان بر کارشان نظارت دارند، یک نفر هم به عنوان سرگروه به کارها نظم بدهد. در واقع کلید برگزاری جلسات موفق گروهی، داشتن یک سرگروه است، کسی که جلسه را هدایت می‌کند. البته لازم نیست که ریاست را همیشه به یک نفر سپرد، بلکه بهتر است همین کار به صورت گردشی به اعضای گروه سپرده شود.


بروز مشکلات 

غالباً زمانی که بچه‌ها دچار مشکل می‌شوند، سریعاً سراغ والدین خود رفته و از آن‌ها کمک می‌طلبند. در بیشتر موارد نیز والدین بدون تحقیق و یکطرفه در موضوع مداخله می‌کنند و اغلب مسائل تبدیل به تشنجی میان والدین و معلمان می‌شود. بهترین راه برای حل مشکلات بچه‌ها این است که از آن‌ها بخواهید در صورت هرگونه اختلاف و مشکلی، هر دو طرف دعوا با هم مساله را نزد معلم ببرند تا ایشان تصمیم نهایی را اتخاذ کند. یکی دیگراز راه‌حل‌ها آن است که در طول انجام کار براساس یک برنامه زمان‌بندی شده، گروه، جلساتی را برای حل مشکلات و ابهامات برگزار کند، اما بچه‌ها نباید فراموش کنند که در میان این جلسات بیشتر باید شنونده باشند تا گوینده و بکوشند از بهانه‌جویی و مخالفت‌های بیهوده پرهیز کنند. در پایان باید فراموش نکنید که پروژه‌های گروهی نیز همچون تکالیف درسی، زمانی آموزنده خواهند بود، که از سوی خود بچه‌ها اجرا شوند، بنابراین بهتر است از انجام کارهای مربوط به آنها بپرهیزید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۴۲

کلیپ سخنرانی حاج احمد پناهیان

با موضوع: ملاک های غلط در تربیت فرزند و ازدواج

جهت دانلود یا مشاهده اینجا کلیک کنید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۳۶

کلیپ سخنرانی استاد پناهیان با موضوع  جهاد امروز ازدواج و فرزند آوری

با مقدمه سخنرانی امام خمینی(ره)

تهیه شده در روزنامه جوان همدان

جهت دانلود یا مشاهده اینجا کلیک کنید

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۸



هفته نامه تجارت فردا - مولود پاکروان: هنوز امضای توافق خشک نشده است که احتمال ورود مک دونالد به کشور جنجال به پا می کند. عده ای شادمان منتظرند تا به جای فست فود ایرانی در شعبه های مک دونالد و برکینگ، ساندویچ و پیتزا و مرغ سوخاری میل کنند و عده دیگر نگران تهاجم برندهای پرحاشیه آمریکایی به بازار مصرفی هستند که به نظر می رسد در سال های تحریم عقلانیت خود را اندکی از دسته داده است.


مک دونالد تنها برندی نیست که عده ای انتظارش را می کشند چین های لی وایز، لوازم الکترونیک اپل و آی بی ام، لباس های ورزشی نایک و کوکاکولا و پپسی هم در صف انتظار بازار بکر کشورند. 


اما بر کسی پنهان نیست که کالا، تنها چیزی نیست که وارد یک کشور می شود. واردات هر کالا و هر برند بین المللی، پشت صحنه پرماجرایی دارد. اگر این برند آمریکایی باشد حاشیه ها پررنگ تر هم خواهدشد چرا که بی شک، دنباله عریض و طویلی از پیامدهای فرهنگی و اجتماعی را با خود حمل می کند. نگاهی به شعف و اشتیاق  برندها برای ورود به بازار ایران به روشن شدن این تصویر کمک می کند. سایت «Brandchannel» در گزارش چنین می نویسد:


«توافق هسته ای اخیر به معنای گشایش درهای بازاری جدید به روی برندهای جهانی است... با بازگشت دارایی های بلوکه شده ایران، برندهای ایران را بازاری جذاب و در حال توسعه می بینند. دورنمای مصرف در ایران را بازاری جذاب و در حال توسعه می بینند. دورنمای مصرف در ایران حقیقتا منحصر به فرد است. 80 میلیون ایرانی که نزدیک به 60درصد از آنان کمتر از 30 سال دارند در این بازار زندگی می کنند. 




این جمعیت به اینترنت دسترسی دارند. بنابراین می دانند کدام برندها در جهان مطرح هستند اما به لطف تحریم ها، به سختی می توانند آنها را خریداری کنند و این خود حجم غیرمعمولی از تقاضای بی پاسخ در ایران ایجاد کرده است. در طول این سال ها ایرانیان راه های خلاقانه بسیاری برای خرید محصولات آمریکایی نظیر نایک و آیفون پیدا کرده اند. حتی در مدت تحریم ها، ایران هفتمین بازار بزرگ لوازم آرایشی در جهان بوده است.


مطالعات نشان می دهد ایرانی ها نگاه مثبتی به تولیدات غربی به ویژه برندهای آلمانی دارند. در یک مطالعه آلمان در صدر فهرست برندهای مطلوب ایرانیان قرار گرفته است و برندهای آمریکایی پس از آلمان، ژاپن و فرانسه رتبه چهارم اعتبار رابه خود اختصاص می دهند.» در ادامه این گزارش آمده است در ایران نسلی پرورش پیدا کرده که بیش از گذشته دوستدار غرب است.


وال استریت ژورنال نیز در گزارشی هوشمندانه از تاثیر برندهای غربی در ایران می نویسد: «بعد از گذشت 37 سال ایرانی ها هنوز به دستمال کاغذی می گویند «کلینکس»!


جهانی شدن فرهنگ


با پدیده «جهانی شدن» که آخرین مد در دنیای سیاست و اقتصاد است نمی توان انتظار داشت که فرهنگ هر کشور همچنان بتواند نفوذ و اقتدار خود را حفظ کند. فرهنگ در لغت نامه وبستر این گونه تعریف شده است. توانایی اکتسابی هر فرد برای درک و احترام به اصول معنی و فکری که به طور عمومی پذیرفته شده اند. چنین تعریفی به تمدن غالب غرب اجازه می دهد نظام ارزشی خود را، به ویژه زمانی که توانایی درک اصول فکری و معنوی «کسب» می شود به دیگر جوامع تحمیل کند.


جهانی سازی تنها به معنای یکسان سازی نیست بلکه با پیروی از فرهنگ مسلط و همنوایی با آن نیز همراه است. این همنوایی در هر عرصه ای ممکن است. از غذا گرفته تا موسیقی و لباس. این روزها از مردم سراسر دنیا انتظار می رود همبرگرهای مک دونالد نوش جان کنند، پپسی و کوکاکولا بنوشند، شلوار جین آمریکایی بپوشند، موسیقی آمریکایی گوش دهند و فیلم هالیوودی ببینند. اگر هم وقت فراغتی برایشان باقی بماند CNN آماده است تا این زمان را با کمال میل برایشان پر کند!


البته زبان انگلیسی در این کمپین نقش اصلی را ایفا کرده و دلارهای آمریکایی که اینک در بازارهای ارز دنیا اقتدار بی رقیبی دارد نیز تسهیل کننده این فرآیند بوده است اما، جهانی شدن جهان که بیشتر رنگ و بوی آمریکایی دارد به همین جا ختم نمی شود. کالاهایی که در بازارهای سراسر جهان توزیع و مصرف می شود همگی فرهنگ خاص خود را دارند. فرهنگ هم مستقل از ارزش نیست. فرهنگ بسته های دیگری نظیر گفتمان فمینیسم، مسائل مربوط به محیط زیست، مواد مخدر، آزادی ها و برابری های جنسی و جنسیتی و... را به همراه دارد. حتی مفاهیمی مانند دموکراسی و حقوق بشر نیز در دل این فرهنگ وارداتی پنهان اند.




مانند اقتصاد و سیاست، فرهنگ نیز از طریق مکانیسم های مختلفی صادر می شود. علاوه بر CNN و هالیوود تولیدکنندگان متعدد کالاها و خدمات در غرب در تلاش اند تا فرهنگ مسلط آمریکا را به خلق مردم جهان فرو کنند. مقاومت در برابر این فرآیند اما کاری بسیار دشوار است چرا که به نظر می رسد ایستادگی در برابر آن به نوعی مقابله با تجارب آزاد جهانی است. از آنجا که فرهنگ از ملاحظات سیاسی و اقتصادی جدانیست در چنین شرایطی نخبگان سیاسی و تجاری نیز به این جریان می پیوندند. به عنوان مثال تجار غیرعربی تلاش می کنند. عادات فرهنگی، سبک زندگی و کسب و کار غربی را برگزینند تا از حمایت شرکای غربی خود برخوردارشوند.


جای تردید نیست که طبقات بالای جامعه نیز به زودی به این جریان می پیوندند. ثروتمندان در کشورهای فقیر یا در حال توسعه وجه اشتراک بیشتری با ثروتمندان جوامع غربی دارند تا با فقرای کشور خودشان. به همین دلیل ترجیح می دهند از سبک زندگی وارداتی و گران قیمتی تبعیت کنند که دست کم همذات پنداری بیشتری با ثروتمندان غرب در آنها ایجاد می کند. بچه های آنها ذائقه غذایی و مموسیقایی مشابهی پیدا می کنند، از ورزش های خاصی لذت می برند، لباس های مارک دار مشابهی می پوشند و در آینده نیز در دانشگاه های مشابهی در اروپا و آمریکا ادامه تحصیل می دهند. ثروتمندان، شبیه به یکدیگر و شبیه به غربی های ثروتمند می شوند و روز به روز با فقرای جامعه و طبقه متوسط تضادهای بیشتری پیدا می کنند.


این تنها ظاهر ماجراست. در پس پرده، اولویت های فرهنگی غرب و به ویژه آمریکا درگیر مسائلی مانند فمینیسم، محیط زیست و حقوق بشر است. در نقطه مقابل، دغدغه طبقه فقیر و متوسط در کشورهای در حال توسعه پوشیدن شلوار جین و خوردن همبرگر نیست. آنها نگران برابری های جنسیتی یا کسب آزادی های جنسی نیستند. 


در جامعه ای که تعداد زیادی از افراد تنها نگران اند شکم بچه های خود را چگونه سیر کنند، لباس و مسکن و آب آشامیدنی سالم تهیه کنند یا هزینه های احتمالی درمان خود و اعضای خانواده شان را بپردازند ارزش های جامعه آمریکایی به پول سیاهی هم نمی ارزد. این ارزش ها تنها قشر مرفه را درگیر خود می کند و به شکاف فرهنگی میان آنان و قشر بی بضاعت جامعه بیشتر و بیشتر دامن می زند.


از سوی دیگر در تمامی جوامع، جوانان جزو زودپذیرندگان نوآوری ها هستند، ضمن آنکه در برابر نفوذ ارزش های بیگانه آسیب پذیرترند. منتقدان می گویند ورود محصولات غربی به ویژه کالاهای فرهنگی مانند موسیقی، بازی های ویدئویی، و اپلیکیشن های موبایل بیش از هر چیز، ارزش های اخلاقی جوانان را زیر سوال خواهدبرد. به علاوه ورود کالاها و خدمات بی شک با حجم عظیمی از تبلیغات تجاری همراه است؛ تبلیغاتی که سمبل ها، انگاره ها و پیام های آنها معمولا متاثر از فرهنگ غربی است و با فرهنگ بومی جامعه تضاد بسیاری دارد.


از منظر اقتصاد نیز ورود کالای باکیفیت غربی می تواند کالای تولید داخل را در موقعیت فرودست قرار دهد و این خود شاید ناخوشایندترین پیامد بازکردن درهای بازار به روی واردات باشد.


جهانی شدن یا آمریکایی شدن؟


جهانی شدن واژه پوشاننده ای است که مجموعه ای از تغییرات اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژی و سیاسی در بطن مراودات و مبادلات میان افراد و شرکت های مختلف در نقاط مختلف دنیا را دربر می گیرد. این پدیده به خودی خود رمزآلود و غامض نیست اما بسیاری از منتقدان بر این باورند که جهانی شدن تنها به نفع اقتصادهای قدرتمند دنیاست و به آنها فرصت می دهد نه تنها تجارت خود را در سراسر دنیا گسترش دهند بلکه در پس پرده تجارت، از نفوذ بر سیاست و سبک زندگی دیگر کشورها نیز بهره لازم را ببرند. 


آنان می گویند کشورهایی نظیر آمریکا از فرآیند جهانی سازی به عنوان موتور «امپریالیسم شرکتی» استفاده می کنند؛ پدیده ای که حقوق جوامع در حال  توسعه را پایمال می کند، گرچه مدعی است متضمن خوشبختی و کامیابی آنان است. تاثیر منفی دیگر جهانی شدن، یکسان سازی فرهنگی در قالب «امپریالیسم فرهنگی» است. می توان این پدیده را به سادگی در صدور نیازهای کاذب و تخریب یا دستکاری فرهنگ بومی کشورها مشاهده کرد.




در دهه های اخیر اما، به نر می رسد «جهانی شدن» به سمت «آمریکایی شدن» تغییر مسیر داده است. در قرن بیستم، آمریکایی شدن به معنای ورود مهاجران جدید به آمریکا و تبدیل آنان به شهروندان آمریکایی بود. آنها زبان انگلیسی را فرا می گرفتند و فرهنگ و آداب و رسوم و پوشش آمریکا را می پذیرفتند. منتقدان می گویند اکنون جهانی شدن چیزی جز تحمیل فرهنگ آمریکا به سراسر جهان نیست و آشکارترین نشانه جهانی شدن انتشار همبرگر و کولای آمریکایی به تقریبا تمام کشورهای روی کره زمین است.


توماس فریدمن روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی در این باره می گوید: جهانی شدن از بسیاری جهات همان آمریکایی شدن است. جهانی شدن لباس میکی ماوس می پوشد، پپسی و کوکاکولا می نوشد، بیگ مک می خورد و کارهای اداری اش را روی لپ تاپ IBM تحت ویندوز انجام می دهد.


دو رویداد موج آمریکایی شدن در جهان را شدت بخشیده است. یکی سقوط شوروی در پایان قرن گذشته و دیگری گسترش اینترنت پرسرعت در سال های نخست قرن کنونی، اروپا در سال های اخیر بیشتر نگران آمریکایی شدن این قاره در اثر نفوذ گوگل، اپل و شبکه های اجتماعی آمریکایی الاصل نظیر فیس بوک، توئیتر و... بوده است. 


وال استریت ژورنال در یکی از گزارش های اخیر خود از «نگرانی های عمیق در محافل بلند پایه سیاسی اروپا نسبت به نفوذ شرکت های تکنولوژی آمریکایی» خبر می دهد آمریکایی شدن مکانیسم های مختلفی دارد. رسانه ها و فرهنگ عامه، تجارت، کالاها و برندها همگی از جمله ابزارهایی هستند که به این فرآیند دامن می زنند.


هالیوود و نفوذ آن در دیگر کشورها در کنار قدرت غیرقابل انکار CNN سال هاست به آمریکایی شدن جوامع و فرهنگ ها کمک کرده اند. برندهای آمریکایی نیز نقش کمرنگی نداشته اند. از میان 10 برند برتر جهان، هفت برند متعلق به آمریکا هستند. کوکاکولا که در رتبه نخست این فهرتس قرار دارد هموراه به عنوان نماد آمریکایی شدن شناخت می شود. فست فودها نیز نماد و سمبل سبک زندگی ایالات متحده هستند. شرکت هایی نظیر مک دونالد، برگر کینگ، پتیزاهات و پیتزا دومینو، برندهای مطرح فست فود در آمریکا هستند که بازارهای جهانی را نیز تسخیر کرده اند. 


علاوه براین، بسیار از شرکت های کامپیوتری دنیا اساس آمریکایی اند؛ مایکروسافت، اپل، دل و آی بی ام و بسیاری از نرم افزارهایی که در سراسر دنیا به فروش می رسند در کمپانی های آمریکایی تولید می شوند. در سال های اخیر این جنبه از نفوذ فرهنگی آمریکا نگرانی های بیشتری به همراه داشته است. بعد جدیدی از ضدآمریکایی شدن ترس از نفوذ تکنولوژی های مبتنی بر اینترنت آمریکایی است چرا که فرآیند آمریکایی شدن از طریق اینترنت پرسرعت و تکنولوژی های گوشی های هوشمند با اپلیکیشن ها و سخت افزارهایی که در سیلیکون ولی طراحی می شوند سرعت بیشتری پیدا کرده است.


ما چگونه آمریکایی می شویم؟ شکی نیست که بزرگ ترین اقتصاد دنیا با داشتن قوی ترین ارتش سخت افزاری و نرم افزاری شناخته شده جهان، گام های غول آسایی بر می دارد تا جهان را قانع کند مانند آن بیندیشد و مانند آن رفتار کند. بسیاری افراد به ویژه اروپایی ها اغلب می گویند آمریکا فرهنگ ندارد! اما جامعه شناسان به شما خواهندگفت که حتی بی فرهنگی نیز خود، نوعی فرهنگ است.


تا جای یکه به مد مربوط می شود، سبک معمول آمریکایی یعنی پوشیدن شلوار جین، تی شرت و کفش های اسپورت در همه جای جهان پذیرفته شده است. موسیقی و فیلمهای هالیوود نیز در ترویج این سبک پوشش نقش بسزایی داشته اند. به علاوه در سراسر جهان، ایالات متحده به دلیل شعب متعدد فست فودهای معروف موفق شهرت دارد. چنین رستوران ها زنجیره ای مانند مک دونالد، برگر کینگ و کنتاکی به سبب فروش غذاهای سریع و ساده مثل همبرگر، چیپس، مرغ سوخاری و بستنی شناخته شده اند.


گرچه این غذاها به دلیل سرخ شدن بیش از حد از نظر بهداشتی ناسالم و مروج چاقی محسوب می شوند و مشکلات اقتصادی نیز کیفیت ارائه غذا و خدمات را در شعب این رستوران ها پایین آورده است اما چیزی از شهرت و محبوبیت آنها در سطح بین المللی کاسته نشده است. برندهای لباس و لوازم آرایش آمریکایی نیز همچنان جایگاه خود را دارند و با وجود رقابت سرسخت خودروهای اروپایی و ژاپنی با اتومبیل های آمریکایی هنوز هم جیپ و شورولت و فورد تشخص ویژه خود را دارند. به نظر می رسد آمریکایی شدن چندان سخت نیست. کافی است آنچه می خوریم، می نوشیم، می پوشیم یا استفاده می کنیم مِید این یو.اس.ای باشد. این گونه است که می توان گفت میلیون ها نفر در سراسر جهان آمریکایی شده اند!


آمریکایی شدن در اصطلاح معاصر به نفوذی گفته می شود که ایالات متحده آمریکا بر دیگر فرهنگ ها دارد و آنها را با فرهنگ خود جایگزین می کند. نکته مهم اینجاست که اگر ناخواسته یا ناآگاهانه با این پدیده رو به رو شویم بدون شک پیامدهای نامطلوب آن گریبانمان را خواهدگرفت؛ اما مواجهه آگاهانه و هوشمندانه با آن می تواند نتایج مثبت و توسعه بخشی به همراه داشته باشد.


مک دونالدیزه شدن جامعه


مک دونالدیزه شدن (McDonaldization) پدیده ای است که جرج ریتزر از آن برای تشریح و تبیین یک پدیده جامعه شناختی استفاده کرد. دراصل این مفهوم تابعی از فرآیند عقلانی شدن (Rationalization) است که در عمل به اغراق کشیده می شود. عقلانی شدن واژه ای جامعه شناختی است که به جایگزین شدن اصول منطقی به جای اصول و قواعد سنتی و غیرعقلانی اطلاق می شود. مک دونالدیزه شدن می گوید تمامی کارها می تواند و باید عقلانی شود.


به نظر می رسد این فرآیند مفید و مثبت است. پس مشکل در کجاست؟ مشکل از آنجا ناشی می شود که عقلانی شدن بیش از اندازه می تواند عوارض جانبی نامطلوبی داشته باشد؛ عارضه ای که از آن با عنوان «غیرعقلانی شدن» یاد می کنند. از منظر جامعه شناشی این بدان معناست که یک سیستم عقلانی ممکن است به رویدادها یا پیامدهای نامطلوب یا غیرمنطقی منجر شود. به عنوان مثال کارکرد رستوران های زنجیره ای مک دونالد در سراسر جهان دچار این فرآیند شده است. 




مک دنالد هم اکنون در 117 کشور جهان بیش از 32 هزار شعبه دارد. اما به طور مداوم در معرض انتقادهای جدی قرار می گیرد. غیرعقلانی بودن مک دونالد در چیست؟ فست فود (غذای سریع) اغلب برعکس، به معنای انتظار در صف های طولانی است. فست فودهای مک دونالد الزاما غذاهای سالمی نیستند؛ درواقع این غذاها اغلب غیربهداشتی و ناسالم ارزیابی می شوند و عطم و مزه چندان خوشایندی هم ندارند. سیستم تولید و توزیع مک دونالد روز به روز بیشتر می فروشد و شعبه های بیشتری راه اندازی می کند و پدیده مک دونالدیزه شدن جامعه همچنان تداوم می یابد و البته مک دونالدیزه شدن تنها یکی از پیامدهای آمریکایی شدن و جهانی شدن است.


به نظر می رسد هرگاه غرب از جهانی سازی اقتصادی سخن می گوید بدین معناست که دیگر ج.امع باید راه نفوذ را برای اقتصاد و فرهنگ غربی باز و تسهیل کنند و غرب باید در بهره برداری از منابع دیگر کشورها آزاد باشد؛ حال نیروی کار ارزان، مواد خام یا انرژی یا بازاری که بی چون و چرا محصولات آن را بپذیرد. بسیاری از کشورهای جهان تلاش کرده اند در برابر این سبک زندگی تحمیلی آمریکایی مفاومت کنند. 


در چنین جایی که چای عمیقا در فرهنگ غذایی مردم جای داشته و دارد مردم در برابر انقلاب فرهنگی کوکاکولا مقاومت کرده اند. در فرانسه نیز مردم در برابر ورود کوکاکولا به بازار مقاومت کردند. چرا که آن را نوشیدنی ناخالص و مضری می دانستند که هویت ملی شان را زیر سوال می برد. اروپا با سهمیه بندی پخش محصولات هالیوود تلاش کرده است بازار تولیدات فرهنگی و رسانه ای را برای تولیدات خود داغ تر نگه دارد. البته برخی کشورها مانند مکزیک نیز کمترین مقاومت را در برابر استعمار کوکاکولایی و فرآیند آمریکایی شدن از خود نشان داده اند.


نکته مهم اینجاست که بدانیم و بپذیریم مشکلات کشور با باز شدن بازار به روی کالاهای آمریکایی حل نمی شود. تردیدی نیست که اجناس گران قیمت و برندهای آمریکایی مید این یو.اس.ای تنها برای قشر خاصی از جامعه قابل استفاده اند. کالای آمریکایی زمانی می تواند دردی از جامعه درمان کند که همراه با تکنولوژی تولید آن وارد شود و با ارزش های فرهنگی جامعه در تضاد نباشد. ضمن آنکه می بایست درهای متقابل نیز در بازارهای غربی به روی تولیدات ایرانی باز شود. باید به خاطر داشته باشیم ایران به تجارت متقابل بیش از واردات نیز دارد. این باوری است که اگر جامعه نیز از آن آگاهی داشته باشد و آن را بپذیرد در برابر ورود کالای آمریکایی رفتار هیجان زده و غیرعقلانی از خود نشان نخواهدداد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۳۶


مجله اینترنتی برترین هاماهنامه سپیده دانایی - غلامرضا میناخانی: وقتی کلمه مذاکره را می شنویم، احتمالا ناخودآگاه به مذاکرات سیاسی فکر می کنیم. ولی واقعیت این است که ما در بیشتر لحظات زندگی در حال مذاکره هستیم. مثلا گاهی اوقات با خانواده درباره یک موضوع مشترک (مثل قوانین نگاه کردن به تلویزیون در طول روز) مذاکره می کنیم، یا گاهی همسران بر سر موضوع های مختلف (برای نمونه؛ رفتن به خانه پدر و مادرشان) با هم مذاکره می کنند تا تکلیف وضعیت را روشن کنند. 

هنگام خرید لوازم مورد نیاز هم همین اتفاق می افتد. مثلا وقتی شما می خواهید خانه ای بخرید یا اجاره کنید، احتمالا سر قیمت با صاحب خانه مذاکره می کنید. در این بین، بعضی از افراد مذاکره خوب را بلدند. آن ها عموما در تعامل هایی که نیاز به مذاکره دارد، خوب از پس کار بر می آیند و می توانند موفق باشند. 

موفقیت آن ها به واقع رشک برانگیز است! شاید برای شما هم جالب باشد که افرادی که خوب مذاکره می کنند، چه ویژگی های شخصیتی و روان شناختی دارند. من تصمیم گرفته ام به ویژگی های این افراد بپردازم. ولی قبل از آن می خواهم مقدمه ای درباره مذاکره بگویم.

ظریف درون ات را بشناس!


مذاکره فرآیندی است که در آن دو یا چند نفر (گروه) با وجود داشتن تصمیم های متفاوت تلاش می کنند که به توافق برسند. «توافق» در واقع کلید واژه مذاکره است که آن را از «جنگ و جدل» جدا می کند. احتمالا می دانید که کلیدواژه جنگ چیست! بله «پیروزی بر دیگری». در حالی که مذاکره فرآیندی است که به وسیله آن تلاش می کنیم برای توانایی های دیگری نیز اهمیت قائل شویم. در مذاکره، طرفین نیازها و خواسته هایی دارند که متفاوت از نیازها و خواسته های دیگری است.

آدم ها و سبک های مذاکره

افراد مختلف سبک های مختلفی را برای برقراری ارتباط و مذاکره در پیش می گیرند. برخی از این سبک ها سازگارانه هستند و موجب موفقیت در مذاکره می شوند، در حالی که برخی مسدودکننده ارتباط هستند و منجر به ناکامی در مذاکره می شوند.

1- تحلیلی ها

سبک بعضی از مذاکره کنندگان تحلیلی است. تحلیلی ها به دنبال دلیل و مدرک هستند. برای هر حرفی که می زنند دنبال استدلال می گردند، برای مخالفت یا طرفداری از یک نفر و نیز موقعیت یا حرف های خود استدلال می آورند. آن ها علاقه مند هستند که دلایل مختلفی را که جمع کرده اند، در مذاکره به کار ببرند. درواقع همان طور که از اسم این گروه از افراد معلوم است، آنها در مذاکره با زوایای مختلف موقعیت را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.

2- واقع گراها

سبک برخی دیگر واقع گرایی است. آن ها واقعیت ها را به شکل بی طرفانه ای مورد استفاده قرار می دهند. آن ها عموما واقعیت ها را با تجارت ارتباط می دهند، عکس العمل آرام و متینی دارند و برای پیدا کردن دلیل و مدرک تلاش می کنند. این دسته همان هایی هستند که احتمالا وقتی دیگران در حال گفت و گو هستند، همه موارد مهم را یادداشت برداری می کنند و عموما حواسشان به صحبت های دیگران است و حتی گاهی صحبت های دیگران را به آن ها یادآوری می  کنند.

3- شهودی ها

شهودی ها علاقه مند هستند که گرم و هیجانی حرف بزنند. آن ها برای آینده طرح ریزی می کنند، ولی امکان دارد که در یک زمان فشار آورند و در زمان دیگر عقب نشینی کنند. آن ها خیال پرداز هستند و از تخیل خود در موقعیت های مختلف استفاده می کنند که این استفاد می تواند بهینه یا مضر باشد. آن ها ایده های خوبی برای مذاکره دارند و عموما به جای تمرکز به جزییات یک موضوع، به کلیات آن موضوع تمرکز می کنندظریف درون ات را بشناس!4- هنجاری ها 


سبک های دیگری نیز وجود دارد که به آن ها مذاکره کنندگان هنجاری گفته می شود. هنجاری ها قضاوت گر هستند. آن ها طبق ارزش های فردی و شخصی حرف می زنند. ارزیابی و تشخیصشان نیز بر طبق همین ارزش های فردی است. این دسته از مذاکره کنندگان همان هایی هستند که چانه زنی می کنند و از احساسات و عواطف برای رسیدن به توافق استفاده می کنند.

5- سبک های موفق

مطالعات نشان می دهند در بیشتر موقعیت ها، مذاکره کنندگانی که سبک های تحلیلی و واقع گرا دارند، موفق تر از شهودی ها و هنجاری ها عمل می کنند.

تحلیل شخصیت مذاکره کننده ها

با این مقدمه نسبتا طولانی می توانیم سراغ موضوع اصلی برویم. ویژگی های شخصیتی و روان شناختی افرادی که خوب مذاکره می کنند.

احترام

احتمالا افرادی که خوب مذاکره می کنند، در اولین قدم؛ خواسته های دیگری را به رسمیت می شناسند و ارتباط افقی با آن ها برقرار می کنند. یعنی سطح ارتباطی آن ها از بالا به پایین نیست، نگاه برتر بر دیگری ندارند و قرار نیست بر او پیروز شوند.

احترام به دیگری در نظر مذاکره کنندگان یک فرایند دوسویه است: «اگر به دیگری احترام بگذاری، به احتمال زیاد از او احترام می بینی».

همدلی

برخی موارد اما آفت مذاکره هستند. خودمحوری (ego-centrism) یکی از همین آفت هاست. خودمحوری نقشی تعیین کننده در توانایی تشخیص اولویت های متفاوت دیگران از اولویت های فردی است. 

خودمحوری گرایشی است که افراد فرض می کنند که دیدگاه افراد دیگر از جهان، به همان شیوه ای است که فرد فکر یا احساس می کند. درواقع آن ها همدلی پایینی در مذاکره دارند. همدلی، توانایی درک احساس و ایده های دیگراناست. همدلی به توانایی نگریستن دنیا، از دریچه چشم دیگری است. همدل بودن به مذاکره کننده ها کمک می کند تا تفاوت بین خود و دیگری را درک کنند.

ظریف درون ات را بشناس!


مسئولیت پذیری

به میزانی از نظم و پیگیری گفته می شود که فرد در انجام امور دارد. افراد مسئولیت پذیر، منظم و وظیفه شناس، هدف جو، دارای انضباط شخصی، وقت شناس و قابل اتکا هستند. مذاکره کنندگان مسئولیت پذیر، منظم و خویشتن دار هستند.

انعطاف پذیری

توانایی رویاروی شدن با موقعیت ها و موانع غیرقابل پیش بینی است. به این معنا که اگر یک رویکرد جواب نداد، رویکردی دیگر اتخاذ شود. افراد مذاکره کننده موفق این توانایی را دارند که به خوبی با افراد دیگر و محیط سازگار شوند و می توانند پذیرای افرادی با ویژگی های متفاوت باشند. انعطاف پذیری موجب می شود که این افراد مباحث پرتنش و اختلاف زا را مدیریت کنند و فرآیند کنارآمدن با دیگران را راحت تر کنند.

تصمیم گیری غیرخطی

به نظر می رسد شیوه تفکر آن ها هرگز خطی و از پیش تعیین شده نیست. بلکه وابسته به شواهد است، و نیز در عرض بررسی می شود و نه در طول. یعنی امکان دارد پلن ها و اهداف در طول مذاکره تغییر پیدا کنند.

*کارشناس ارشد روان شناسی بالینی

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۰۴


عواقب اعتیاد به اینترنت وشبکه های اجتماعی


کاملاً بدیهی است که مهم‌ترین عاقبت سوء هر گونه اعتیاد، کاهش عملکرد صحیح و مناسب در عرصه زندگی می‌باشد. دلایل زیر بنایی کاهش عملکرد صحیح فرد، متعدد هستند. از این دلایل می‌توان مواردی را در این کتاب به آن اشاره نمود.


1-    اختصاص ساعات زیادی از روز به استفاده از اینترنت


می دانیم که نوجوانان و جوانان که گروه هدف اعتیاد به اینترنت هستند، در مهم‌ترین سال‌های عمر خود، از لحاظ شکل گیری شخصیت اجتماعی و نیز شروع تعاملات اجتماعی مثل ازدواج، تحصیلات عالی و نیز پرداختن به شغل مورد نظر خود هستند. پس به دلیل عدم گرایش کافی نوجوانان و جوانان معتاد به اینترنت به موارد فوق، عملکرد فعلی و آینده آن ها نیز مختل می‌شود.


2-    ایجاد افسردگی پس از اعتیاد به اینترنت


همان طور که پیش تز ذکر شد، بین افسردگی و اعتیاد رابطه ای دو سویه وجود دارد. به این معنا که هم وجود افسردگی و ضعف روحیه منجر به استفاده بیش از حد از اینترنت و هم خود اعتیاد به اینترنت، منجر به روحیه افسرده می‌شود. مطالعه ای در انگلستان که بر روی 60 نفر فرد بزرگسال با میزان استفاده بالا از اینترنت انجام شد نشان داد که پس از خاموش کردن رایانه، افت شدیدی در روحیه آن ها اتفاق می‌افتد که نسبت به گروه با استفاده کم از اینترنت، شدید تر بود. 


یافته جدید دیگر این است که اعتیاد به اینترنت با افسردگی دراز مدت، رفتارهای تکانشی و صفات در خود فرورفتگی (گوشه گیری و انزوا) رابطه دارد. محققان ذکر کرده‌اند که علی رغم انتظار ما از خصوصیت لذت بخش اینترنت، روحیه افراد پس از استفاده از اینترنت بالانرفته است و باعث تعجب است که پایین آمدن خلق و روحیه بلافاصله پس از خاموش کردن رایانه، رخ می‌دهد. این احوال بسیار منطبق با علایم ترک است. اما مطالعاتی هم هستند که نشان می‌دهند استفاده از فیس بوک در حد متوسط، اثرات مثبتی بر وضعیت روانی افراد به ویژه افرادی که از سلامت روانی پایینی برخوردارند، می‌گذارد و اما در صورت استفاده بیش از حد، منجر به احساس اضطراب و افسردگی به خصوص در افراد فوق می‌شود. 


در یک بررسی که در کشور خودمان در میان دانشجویان دانشگاه آزاد یکی از شهرهای بزرگ انجام شد، نشان داد که رابطه مستقیمی بین میزان استفاده از فیس بوک و اضطراب و استرس وجود داشت. اما رابطه ای با افسردگی پیدا نشد. اما این مطالعه روی جمعیت محدودی از دانشجویان صورت گرفته و قابلیت تعمیم به جمعیت عمومی را ندارد و نیاز به تکرار مطالعه روی جمعیت معمولی می‌باشد. مطالعه دیگری که در کشور سوئد و در دانشگاه گوتنبرگ انجام شد نشان داد که هر اندازه استفاده از فیس بوک بیشتر باشد، اعتماد به نفس افراد کم تر می‌شود. هم چنین زنانی که از فیس بوک بیش تر استفاده می‌کردند، احساس شادی کم تر و رضایت کم تری از زندگی خود داشتند. افراد با مقایسه زندگی خود با دنیای مثبتی که از دوستانشان در فیس بوک منعکس می‌شود، دچار اعتماد به نفس پایین می‌شوند.

 


 لازم به ذکر است که مطالعه Gonzalez و همکاران، نتایج بر عکس نتایج مطالعه فوق نشان داد. به این صورت که افرادی که به فیس بوک دسترسی داشتند، در مقایسه با افرادی که در مقابل رایانه بودند، اما دسترسی به فیس بوک نداشتند، در لحظات پس از استفاده، اعتماد به نفس بالاتری داشتند. البته در این مطالعه، نمونه افراد الزاماً شامل افراد معتاد به فیس بوک نبودند و در ضمن این بررسی، برای هدفی کاملاً متفاوت طراحی شده بود که مقایسه دو تئوری متقابل در نحوه ارتباط بوده است.

 

مرز اعتیاد به اینترنت کجاست؟ ویدئو زیر، پاسخ می‌دهد


www.youtube.com/watch?v=YLXgMOFiP68




3- عوارض جسمی


عوارضی همچون خشکی چشم، قوز کمر، درد گردن، درد مچ دست، افزایش وزن و دیابت ناشی از بی‌حرکتی و نیز مشکلات قلبی عروقی از جمله عوارض ذکر شده متعاقب استفاده طولانی مدت از کامپیوتر به طور کلی می‌باشند.

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۱

فرار از روزمرگی با 11 راه ساده


احساس می کنید همه چیز یکنواخت شده و دیگر مثل سابق خوشحال نیستید؟ شاید این بهترین زمان است تا در زندگی تان تغییراتی ایجاد کنید... اگر از روزمرگی خسته شده اید، خوشحال نیستید، انگیزه کافی برای زندگی ندارید و غم و اندوه شما را فرا گرفته وقتش رسیده که برای ایجاد تغییراتی در زندگی تان تلاش کنید.گاهی اوقات این حالت ها افسردگی های موقتی هستند که با تغییرات کوچکی در زندگی برطرف می شوند. بعضی وقت ها نداشتن هدف، زندگی شما را بیهوده می کند.


به هر حال اگر می خواهید شادی و نشاط زندگی تان را افزایش دهید، بهتر است به دنبال تغییراتی باشید که شما را خوشحال تر می کند. تغییر در رژیم غذایی، تغییر در سبک زندگی و حتی ثبت نام در باشگاه، خلق و خوی شما را بهتر می کند و طرز فکرتان را نسبت به زندگی تغییر می دهد. پس تهدید را تبدیل به فرصت کنید و از همین حس و حال امروزتان انگیزه بگیرد تا برنامه تازه ای را در پیش بگیرید و در مدت کوتاهی خوشی و شادمانی زندگی تان را افزایش دهید. اگر نمی دانید از کجا شروع کنید 11 راه زیر را امتحان کنید.


1- ایده های بزرگ داشته باشید اما آهسته شروع کنید

اولین مسئله این است: باید هدفی را در آینده مشخص کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید اما فراموش نکنید که سنگ بزرگ علامت نزدن است. شاید در ابتدا برای تغییرات هیجان زیادی داشته باشید اما کمی دست نگه دارید و ترمز بکشید. وقتی صحبت از تغییرات به میان می آید، بیشتر ما فکر می کنیم که باید گام های بزرگی برداریم و یک تغییر اساسی در زندگی مان ایجاد کنیم در صورتی که این طرز فکراشتباه است.


با این نوع طرز فکر خیلی زود انگیزه تان را از دست می دهید. به این فکر نباشید که همین حالا به نتیجه دلخواه تان برسید. بهترین کار این است که اهداف بزرگتان را به بخش های کوچکی تقسیم کنید که قابل دستیابی باشند. بدین ترتیب لقمه بزرگتر از دهان تان برنمی دارید و به رانندگی در جاده زندگی ادامه می دهی.


2- یک دوست همراه پیدا کنید

به طور حتم به شرایط فعلی تان عادت کرده اید و بیرون آمدن از این وضعیت دشوار به نظر می رسد. می دانیدکه قرار است به جای بهتری برسید اما گاهی اوقات شاید مردد شوید و این تردیدها شما را از ادامه مسیر باز دارد. در چنین شرایطی یک دوست خوب نعمت بزرگی است. فردی که به شما کمک کند مأیوس نشوید و به مسیرتان همچنان ادامه دهید.


برای ایجاد تغییرات مثبت حفظ انگیزه مهمترین کار است، پس شخصی را لازم دارید که سرشار از انرژی مثبت باشد و با حرف های امیدوارکننده و مثبت دلسردی را از زندگی تان بیرون کند. صحبت با افراد موفق و با تجربه هم کار دیگری است که می توانید دنبال کنید. خواندن کتاب و زندگینامه های افراد موفق هم می تواند دوست خوبی برایتان باشد.


3- آینده را مجسم کنید

در همین زمان که اهداف اصلی تان را مشخص می کنید، چشم اندازتان را فقط به آینده محدود نکنید. زمان حال را از دست ندهید و خوشی های لحظه های فعلی را فدای رویاهای آینده نکنید. بهترین کار این است که اهداف تان را روی کاغذ بنویسید. به طور دقیق مشخص کنید که در زندگی چه می خواهید، چه احساسی دارید و بعد از اینکه به اهداف تان رسیدید، زندگی تان چه تغییری می کند.


هر نکته ای راکه به ذهن تان می رسد روی برچسب های کوچکی بنویسید و جایی جلوی چشمتان قرار دهید. حتی می توانید تصویری از آینده دلخواه تان ترسیم کنید. در اینصورت هر روز به یاد می آورید که از زندگی چه می خواهید و قرار است به چه جایی برسید. وقتی تصویر خوبی از زندگی آینده تان داشته باشید و این تصویر را مدام مجسم کنید، به احتمال زیاد راحت تر به آن هدف می رسید.


4- موسیقی گوش کنید

صبح که از خواب بیدار می شوید موسیقی انرژی بخش گوش دهید. موسیقی فواید شگفت انگیزی برای زندگی شما به همراه دارد. به کمک موسیقی تمرکز ذهن شما افزایش می یابد و روحیه تان بهتر می شود. در نتیجه راه حل های مفید و تازه زودتر به ذهن تان می رسد.


موسیقی می تواند دنیای یکنواخت و کسل کننده شما را رنگی کند و شما را به تحرک وادارد. حتی هنگام پیاده روی هم موسیقی را از دست ندهید. وقتی در خانه مشغول انجام کارهای معمول هستید یک موسیقی آرامش بخش بگذارید.


5- مکمل های ویتامین D بخورید

این روزها درصد زیادی از مردم با کمبود ویتامین D روبرو هستند. کمبود این ویتامین با علائمی مانند افسردگی، خستگی، ضعف سیستم ایمنی، چاقی، کمردرد یا ریزش موها همراه می شود. اگر این نشانه ها در شما هم دیده می شود و در رژیم غذایی تان منابع ویتامین D کافی وجود ندارد و در معرض نور خورشید هم نیستید، به مکمل ها فکر کنید؛ در فصل زمستان که هوا ابری و بارانی است باید این مکمل ها را بیشتر مصرف کنید. با این وجود، قبل از مصرف مکمل ها توصیه می شود نظر پزشک را هم جویا شوید.

 

6- دفتر خاطرات داشته باشید

برای اینکه مراحل تغییرات تان را به خوبی دنبال کنید، یک دفتر خاطرات یا سررسید داشته باشید و وقایع مهم را داخل آن بنویسید. این کارچند مزیت دارد:


- نوشتن عواطف و احساسات درباره موضوع های مختلف به آرامش شما کمک می کند.

- وقتی اهداف تان را روی کاغذ می نویسید آنها را فراموش نمی کنید.

- نوشتن روزانه، انگیزه شما را برای تغییر زندگی بیشتر می کند و از این اهداف فاصله نمی گیرید.

- وقتی نوشته ها را مرور می کنید به نقاط ضعف و قوت خودتان پی می برید و در آینده کمتر اشتباه می کنید.

- البته درباره نوشتن یک تبصره هم وجود دارد. وقتی از موضوعی عصبانی هستید بهتر است عواطف و احساسات تان را روی کاغذ بنویسید اما این کاغذها را نگه ندارید. آنها را پاره کنید. این نوشته ها سبب می شودناراحتی ها را از یاد ببرید و احساسات بهتری داشته باشید.


7- به زندگی تان نمره بدهید

برای اینکه افکار منفی را از خودتان دور کنید، به انرژی های مثبت زیادی نیاز دارید. اول زندگی فعلی تان را ارزیابی کنید. ببینید بین نمره یک تا 10، چه نمره ای به آن می دهید؟ در مرحله بعد اهداف اصلی تان را روی کاغذ بیاورید. بعد به این فکر کنید که می خواهید در این هفته نمره زندگی شما چقدر افزایش داشته باشد. این عدد را هم گوشه کاغذ یادداشت کنید. یادتان باشد هدف خوبی است که بتوانید نمره 8 یا بالاتری را برایش درنظر بگیرید. در صورتی که این عدد خیلی پایین است، شاید عزت نفس پایینی دارید. بنابراین از همین امروز خودتان را همانطور که هستید، بپذیرید و وجودتان را دوست داشته باشید تا نمره زندگی تان بیشتر شود. کاستی هایتان را بشناسید و برای رفع شان تلاش کنید اما بدانید که با شما همراه هستند و باید در کنار آنها به رشد زندگی تان فکر کنید.


8- ویتامین C بیشتری مصرف کنید

شاید فکر کنیداین موضوع به تغییرات اساسی زندگی چه ربطی دارد؟ تغذیه خوب در تقویت وضعیت روحی و جسمی تاثیر زیادی دارد. ویتامین C یک منبع عالی برای بهبود وضعیت سلامت است. وقتی به تغذیه تان اهمیت می دهید، نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا می کنید و برای مقابله با مشکلات آماده تر می شوید. ویتامین C بدن شما را مقابل عوامل بیماری زا مقاوم می کند، در نتیجه از بیماری ها دور می مانید.


9- از افراد منفی باف دوری کنید

نام افرادی را که انرژی منفی شان را به شما تزریق می کنند، یادداشت کنید؛ این افراد با افکار منفی شان شما را از اهداف تان دور می کنند. به طور حتم در خانه، محل کار، جمع دوستان و ... افرادی را می بینید که از در و دیوار طلبکارند ونسبت به آینده دیدگاه روشنی ندارند. فهرستی از آنها تهیه کرده و ارتباط تان را با این افراد به حداقل برسانید. در مقابل باید به دنبال کسانی باشید که از حرف ها و رفتارشان انرژی مثبت می گیرید.


10- خودتان منبع انرژی خودتان باشید

به طور حتم در اطراف تان افرادی هستندکه به شما انرژی مثبت می دهند. حتی ممکن است بعضی از فعالیت های روزانه هم برای شما انرژی بخش باشند. بنابراین باید تصمیم بگیرید که این فعالیت ها را افزایش دهید. فهرستی از این کارها را داشته باشید و برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی آنها را هر روز دنبال کنید:


- داشتن رژیم غذایی سالم

- ورزش روزانه

- سلامت عمومی

- اهداف شخصی


11- با خودتان قرار بگذارید

هدف گذاری به تنهایی کافی نیست. باید به قول و قراری که با خودتان می گذارید پایبند باشید. گاهی اوقات بعد از پنج تا شش روز اهدافی که با جدیت آنها را روی کاغذ نوشته بودید به سرعت فراموش می شوند، بنابراین برای خودتان جایزه های کوچکی تعریف کنید. وقتی اهداف بزرگ به اهداف کوچکتری تقسیم شوند، دستیابی به آنها ساده تر می شود. می توانید آنها را زودتر به دست بیاورید و برای رسیدن به اهداف بعدی آماده تر شوید. این جایزه می تواند یک ولخرجی کوچک برای خودتان باشد تا به این بهانه خوشحال و با انگیزه به حرکت تان ادامه دهید.

منبع:مجله تندرستی



روانشناس همراه

http://cafebazaar.ir/app/com.dnaroid.psychologybook/?l=fa

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۴۷

فیلم های غیر اخلاقی در سنین پایین


دستیابی به تصاویر و فیلم های غیراخلاقی یا همان هرزه نگاری در سنین پایین، یعنی کودکی و نوجوانی، امروزه، آن هم با توجه به فناوری های جدید مانند اینترنت، از مباحث بسیار جدی و نگران کننده است که خانواده ها وسایر اقشار فرهنگی و فرهیخته جوامع، به خصوص متخصصان علوم رفتاری و روانشناسان را به چالش کشیده و نگران ساخته است.


در این مطلب قصد داریم شما را با دلایل هرزه نگاری و پیامدهایی که این پدیده می تواند بر روی کودکان و نوجوانان داشته باشد، آشنا کنیم. در پایان نیز چند راهکار برای والدین خواهیم داشت.


آمارها نشان می دهد افراد دوازده تا هفده ساله از گروه های عمده مراجعه کننده به محصولات حاوی هرزه نگاری هستند. برخی آمارها نیز بیان می دارند متوسط اولین سن مراجعه کننده به محصولات هرزه نگاری یازده سال است، که این سن نیز در حال کاهش است.


در واقع این محصولات تبدیل به اولین و ساده ترین مسیر برای دریافت اطلاعات و آموزش جنسی این دامنه سنی شده؛ در حالی که این تصاویر و فیلم ها، از هرگونه آموزش و بیان واقعیت ها و مسائل بهداشتی خالی است و کودکان و نوجوانان را در معرض خطرهای جسمی و روانی قرار می دهد.

برخی از این آسیب ها و خطرات عبارتند از:

شکل گیری عقاید و نگرش های غلط جنسی: محصولات هرزه نگاری، به صورت اغراق آمیز و غیرواقعی رابطه جنسی را نشان می دهند؛ در نتیجه باعث می شوند کودک و نوجوان، که هنوز نگرش و اطلاعاتی نسبت به امور جنسی ندارد، به صورت کامل این عقاید و باورهای غلط را قبول کند و در واقع این تصاویر و محتوا را به عنوان الگوی درست رابطه جنسی بپذیرد. بنابراین در بزرگسالی و در برخورد با واقعیت رابطه جنسی، دچار مشکل خواهد شد.


بلوغ جنسی زودرس: هنگامی که کودک با تصاویر و محرک های مختلف جنسی زودتر از سن مناسب خود برخورد کند، امکان بلوغ جنسی زودرس وجود دارد. این بلوغ جنسی زودرس گرچه برای پسربچه ها خوشایند است، در هر حال می تواند برای هر دو جنس آسیب ها و مشکلات فراوان خاص خود را ایجاد کند، مانند انجام رفتارهای جنسی زودهنگام، بروز هیجانات منفی ناشی از تغییرات بدنی، طرد توسط همسالان، انتظارات بیش از حد اطرافیان و والدین و ... 


در معرض خشونت و تجاوز جنسی قرار گرفتن: برخی افراد بزرگسال که دچار انحرافات جنسی هستند، ممکن است از تصاویر و فیلم های محرک جنسی به طرق مختلف استفاده کنند، که هدفشان تحریک و فریب کودکان و نوجوانان است. از سویی تماشای این تصاویر باعث می شود کودک و نوجوان بیشتر در معرض برقراری رابطه جنسی قرار گیرد، که نتیجه آن خشونت و تجاوز جنسی خواهد بود. گزارش ها نیز نشان می دهد متجاوزین جنسی از تصاویر برای تحریک کودکان و همچنین متقاعدسازی و بازداری احساسات آنان استفاده می کنند.

ارتباطی که همراه با احترام و با توجه به نیازهای نوجوان شما باشد، می تواند سپر محکمی برای جلوگیری از هر آسیب از جمله هرزه نگاری باشد. در زمینه شیوه های ارتباط با نوجوان می توانید از مشاور کمک بگیرید.


تقلید و انجام رفتارهای جنسی: مشاهده می شود برخی از کودکان و نوجوانان پس از تماشای صحنه ها و فیلم های مستهجن، به تقلید آن اعمال با دوستان و حتی افراد کوچکتر از خود مبادرت ورزیده اند، که خود می تواند زمینه ساز بارداری های ناخواسته، ابتلا به بیماری های جنسی و حتی اعتیاد و وابستگی به رابطه جنسی شود.


ایجاد ترس و سردرگمی از مسائل جنسی: در هرزه نگاری معمولا کودکان و نوجوانان خیلی زودتر از زمان لازم و به طور نابهنگام درباره روابط جنسی اطلاعات کسب می کنند. درحالی که آمادگی لازم برای انجام چنین کاری را ندارند؛ که باعث ایجاد سردرگمی و ترس و حتی حالت تنفر نسبت به مسائل جنسی در زمان کنونی و آینده کودک می شود. حتی مشاهده می شود برخی از کودکان پس از رویارویی با این تصاویر، به شدت حالت های اضطرابی و علائمی مانند کابوس های شبانه، ناخن جویدن و شب ادراری پیدا کرده اند.

دلایل گرایش به هرزه نگاری توسط کودکان و نوجوانان

حال که با برخی از مهمترین آسیب های هرزه نگاری در دوران کودکی و نوجوانی آشنا شدید، بهتر است با دلایل گرایش به محصولات هرزه نگاری در این سنین نیز آشنا شوید. مطالعه و آگاهی نسبت به این دلایل خود می تواند قدمی مۆثر در جهت پیشگیری از هرزه نگاری کودکان و نوجوانان باشد.


کنجکاوی: اصلی ترین دلیل گرایش به هرزه نگاری در سنین پایین، کنجکاوی درباره مسائل جنسی است. در این سن فرد دوست دارد از فرآیند جنسی آگاهی پیدا کند؛ در حالی که بنا به دلایلی، افراد حتی تا سنین هجده سالگی اطلاعات درست و مدونی در مورد مسائل جنسی فرا نمی گیرند و این اطلاعات در حد مسائل دوران بلوغ آن هم توسط معلمان باقی می ماند. در حالی که نوجوان در اوج فشار جنسی است و رویدادهای جنسی را حس می کند، به غیر از دوستان خود به دنبال منابع دیگری می گردد و این منابع اگر فراهم نشود به سراغ محصولات هرزه نگاری خواهد رفت.


برخورد ناگهانی و تصادفی: برخی از کودکان و نوجوانان، اولین بار محصولات هرزه نگاری را به صورت کاملا ناخواسته و اتفاقی مشاهده کرده اند. برای مثال کودکی که با روشن کردن دستگاه های صوتی و تصویری، به ناگاه با تصاویر هرزه نگاری روبرو می شود زیرا والدینش فراموش کردند که CD یا DVD را قبلا از دستگاه خارج کنند یا نوجوانی که در جستجوی اینترنتی خود به صورت تصادفی با یک سایت هرزه نگاری آشنا می شود. این برخوردهای تصادفی و غیرقابل پیش بینی بر کودکان و نوجوانان اثرات متفاوتی می گذارد؛ برخی از آنان حالت شوک و ترس پیدا می کنند و برخی حس کنجکاوی، که باعث می شود دوباره به آن تصاویر مراجعه کنند.


حس خوب بزرگ شدن: تماشای فیلم ها و صحنه های مستهجن و موارد هرزه نگاری به نوجوانان این امکان را می دهد که به خود و دیگران، به خصوص همسالان خودشان، ثابت کنند بزرگ شده اند، زیرا تماشای این نوع تصاویر برای آنها ممنوع است و محتوای شان خاص بزرگسالان است؛ پس از این طریق، پا جای پای بزرگسالان می گذارند. این حس همراه با بیان تجربیات هرزه نگاری توسط نوجوان به همسالان و دوستان خود و اینکه توسط آنان تایید شود، تقویت خواهد شد. 


تقلید و فشار همسالان: گاهی دوستان و همسالان، به نوجوان فشار می آورند استفاده از محصولات هرزه نگاری را امتحان کند. این در حالی است که نوجوان از طرفی در معرض اطلاعات هیجان برانگیز دوستان خود قرار می گیرد و بر حس کنجکاوی او افزوده می شود و از طرفی توسط همسالان خود به روش های مختلف تحریک می شود. مثلا اینکه استفاده از محصولات هرزه نگاری را نشان استقلال، بزرگ شدن و هیجان برانگیز توصیف می کنند؛ در نهایت کودک و نوجوان در مقابل تصمیم «عدم استفاده» نمی تواند مقاومت کند. نتایج تحقیقات نیز نشان می دهد عمده راه آشنایی با محصولات هرزه نگاری، از طریق دوستان صورت گرفته است که این یافته تاثیر عمیق گروه دوستان و همسالان را آشنا می کند.


چند توصیه به والدین

در حالی که تصاویر محرک جنسی به روش ها و علل مختلف می تواند بر روی کودکان و نوجوانان تاثیرگذار باشد، باید به شما اطمینان دهم هر کودک و نوجوانی که تصاویر محرک جنسی را نگاه کرد،  لزوما تحت تاثیر آن قرار نمی گیرد و همه کودکان و نوجوانان به یک اندازه دچار آسیب این مقوله نمی شوند؛ زیرا تاثیر هرزه نگاری کاملا تدریجی است و اگر کودک و نوجوان شما تاکنون یک یا چند بار، با تصاویر و فیلم محرک جنسی روبرو شده است، هنوز جای نگرانی شدید نیست و می توانید مداخله ی مناسبی انجام دهید.


با فرزند خود ارتباط برقرار کنید: ارتباطی که همراه با احترام و با توجه به نیازهای نوجوان شما باشد، می تواند سپر محکمی برای جلوگیری از هر آسیب از جمله هرزه نگاری باشد. در زمینه شیوه های ارتباط با نوجوان می توانید از مشاور کمک بگیرید.


با فناوری های جدید آشنا شوید: بسیاری از روش های دسترسی فرزند شما به محصولات هرزه نگاری، فناوری های جدید مانند تلفن همراه، اینترنت و ... است، پس لازم است برای پیشگیری، با این موارد آشنا شوید.


از روش های خشن و محروم سازی استفاده نکنید: اینکه بخواهید وسایل تفریحی فرزندتان را بگیرید یا اینترنت او را قطع کنید، چاره کار نیست؛ زیرا نوجوان احساس حقارت می کند و برای این مسائل هم کنجکاو می شود و هم مقابله جو. 


خودتان آموزش دهید: به طور کلی بیشتر پدر و مادرها نگاه خوبی از صحبت کردن درباره مسائل جنسی با کودکان خود ندارند، چه برسد به صحبت کردن درباره هرزه نگاری. والدین باید آگاهی خود را در این زمینه ارتقا ببخشند و تا آنجایی که می توانند به فرزندان خود آموزش های درست را بدهند تا ضمن پیشگیری، اطلاعات صحیح و واقعی به فرزندشان بدهند.

منبع: مجله سپیده دانایی



روانشناس همراه

http://cafebazaar.ir/app/com.dnaroid.psychologybook/?l=fa

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۲۹

. داشتن ریش به مردان اعتماد به نفس می دهد.




ریش داشتن امری تازه نیست و شواهد علمی حاکی از آن است که از همان ابتدای پیدایش انسان بر روی زمین، مردان همواره ریش داشته اند.


شاید تا سال 2013 توجه به ریش به اندازه اکنون نبود. امروزه در هر کوچه و خیابانی که قدم می گذاریم، هر برنامه تلویزیونی که می بینیم، بیش از قبل پی می بریم که ریش در نقطه اوج خود قرار دارد. گویی ریش به یک جریان غیر قابل کنترل مد بدل شده است.


امروزه بسیار بیشتر از 30 سال گذشته که دوران مد ریش نام گرفته بود، مردان تمایل به ریش گذاشتن پیدا کرده اند. این امر را می توان به وضوح از سلبریتی های حاضر در مراسم اسکار، همچون بن افلک و جورج کلونی تشخیص داد.




ریش داشتن نمادی از نیرومندی و اعتماد به نفس است. ریش متناسب با صورت باعث خوش چهره به نظر رسیدن مردان می شود. آنچه که امروزه می بینیم، تلفیقی از مردانگی و مدرنیته است. شاید بتوان نام آن را ریش مدرن گذاشت.


ریشی که در دهه 1970 میلادی مد شده بود، نمونه بسیار ابتدایی ریشی است که امروزه مد شده. امروزه مردانی که به ریش گذاشتن روی آورده اند، به پرپشتی و متناسب بودن ریششان بیش از خود ریش اهمیت می دهند. همچنین مرتب کردن ریش نیز به اولویت بدل شده است.




تحقیقات نشان می دهد، مردان با اعتماد به نفس که خواهان نشان دادن برتری فیزیکی خود به دیگران هستند، بیش از دیگر مردان به ریش گذاشتن علاقه دارند.


شاید بتوان رقابت تبلیغاتی تولید کنندگان لوازم اصلاح صورت را دلیلی برای غفلت از ریش و زیبایی مردانه منحصر به فرد آن دانست. اکنون اما برترین برندهای تولید کننده لوازم اصلاح صورت نیز، در مقابل موج عظیم تمایل به ریش، تسلیم شده اند.




ریش داشتن به تنهایی کفایت نمی کند. احتمالا این جمله را بارها شنیده اید. مرتب نگه داشتن و اصلاح آن بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد.


اگر می خواهید با وجود ریش داشتن، ظاهری عالی داشته باشید، باید به اصلاح موهای گردن و کنار گوشتان توجه کنید. مرطوب نگه داشتن ریش به وسیله روغن های طبیعی نیز بسیار اهمیت دارد.



۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۲۷


غرب و تغییر فرهنگ حجاب


امروزه دیدگاه اکثر کارشناسان غربی این است که برای تسلط بر کشورهای اسلامی بایستی آن ها را از نظر فرهنگی مورد هجوم قرار دهیم. به عبارت دیگر جنگ و تهاجم از حیطه جنگ سرد و نظامی خارج شده و به عرصه های فرهنگی کشیده شده است. یکی از مهمترین اهداف دشمنان این است که حجاب و پوشش را  در جوامع اسلامی کمرنگ کنند.


 


نظر مدیر ارشد انستیتوی لندن۱


۱– برای مهار کشورهای مستقل باید فرهنگ و اقتصاد آن ها را آلوده کرد.


۲– تجارت با دشمن در کالاهای غیر استراتژیک، و نشان دادن اینکه چقدر فقیر هستند از راه های آلوده سازی است.


۳– باید کشورهای اسلامی را با ترویج سکس و آیه الله ها را با فرهنگ والت دیسنی در سرزمین هایشان به محاصره درآورد.


۴– استفاده از زنان هرزه، از طریق توریسم و تکنولوژی های جدید اطلاعاتی از روش های آلوده سازی است. حالا زمان رها کردن سگهای جدید جنگ چون مایکروسافت (کمپانی نرم افزاری بیلگیتس غول ارتباطی جهان معاصر) و میکی ماوس (شخصیت کارتونی و یکی از سمبل های ترویج فرهنگ آمریکا) است. مجله نیوزویک با چاپ عکسی از یک زن عریان می نویسد:


سلاح مرگبار، خشن تر از آنچه تصور می شود.


 


 


مستر همفر (جاسوس انگلیسی)


وی که در کشورهای اسلامی سال های زیادی از طرف انگلیس برای محو اسلام جاسوسی کرده است، می گوید: باید زنان مسلمان را فریب داد و از زیر چادر بیرون کشید؛ با این بیان که حجاب یک عادت است از خلفای بنی عباس و یک برنامه اسلامی نیست و لذا مردم، زنان پیامبر را می دیدند و زنان صدر اسلام در هر کاری با مردان شرکت می کردند.


پس از آنکه زنان را از چادر و عبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد و برای پیشبرد این نقشه لازم است اول زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند.۲


 


 


کنت دمارانش


او رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه و مدتی طولانی در رأس این سازمان به عنوان مشاور شخصیت هایی چون شارد دوگُل، هنری کیسنجر، رونالدو ریگان، پمپدو، ژیسکاردستن و… بوده است. او به ریگان رئیس جمهور سابق امریکا می گوید:


شما نمی توانید با یک عقیده به وسیله تانک و هواپیما مبارزه کنید. شما باید با هر عقیده ای به وسیله عقیده بجنگید. این بار دشمن ما مذهب است.۳


 


 


مشاور رئیس جمهور آمریکا


جیمز ولزی رئیس سابق سازمان جاسوسی و مشاور اسبق رئیس جمهور آمریکا در امور خاورمیانه در مصاحبه ای که در شماره هجده مجله آمریکایی فرانت پیچ به چاپ رسید گفت: ما به طور قطع نباید از نیروی نظامی در ایران استفاده کنیم، زیرا این باعث خواهد شد که دانشجویان و زنان و اصلاح طلبان به طرف آیه الله ها جذب شوند.


ما باید همانطوری که پرزیدنت بوش در پیام ماه جولای خود گفت اعلام کنیم که حاضر به حمایت و کمک به عناصر مطلوب در ایران هستیم. همچنین باید برنامه های ماهواره ای و رادیویی که برای ایران پخش می شود را حمایت کنیم.۴


 


 


دیوید کیو (مأمور سازمان سیا)


مهمترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.۵


 


 


میشل هولباک نویسنده فرانسوی


جنگ بر ضد اسلام گرایی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد کردن آن ها می توان به این پیروزی دست یافت، پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن های کوتاه فرو بریزیم.۶


هنگامی که زن مسلمان و دختر جوانی با این جملات و حرف ها به وسیله کتاب ها، فیلم ها، جراید، اشخاص و افراد جاهل و معاند در جامعه تحقیر و سرزنش شود، و از طرفی وقتی آگاهی کامل از دین و فلسفه حجاب و چادر نداشته باشد و از معنویت و ارتباط بالا با خداوند بزرگ برخوردار نباشد، گمان می کند تنها راه فرار از این هجوم ها، سرزنش ها، زخم زبان ها، ابرو بالا انداختن ها، اشکال تراشی ها و بهانه ها را کنار گذاشتن چادر است. در حالی که چادر را از سر برداشتن اولین شکست دختر مسلمان و پیروزی دشمنان در اهداف شان می باشد.


بر همین اساس جامعه شناسان غربی تنها راه تسلط بر کشورهای اسلامی را سلطه فرهنگی آن هم به ویژه تسلط بر زنان می دانند. مقابله با این هجمه ها هوشیاری همه جانبه مسوولان و مردم را می ­طلبد. اهمیت این امر وقتی آشکار می ­گردد که برخی جراید و مطبوعات داخلی تحت تاثیر افکار غربی قرار دارند. بدیهی است که تقویت ارزش های اسلامی و ایرانی و آگاه سازی مردم از نقشه های دشمن از ضروریات مقابله با این هجمه ها می­باشد.


 


منابع:


۱–کیهان۱۵/۱/۷۷


۲–کتاب خاطرات مستر همفر


۳–کتاب جنگ جهانی چهارم


۴–کیهان۱۱/۱/۸۸


۵–کتاب هویت


۶–فرهنگ اسلام۲۰/۱۰/۸۴


۷–کتاب فلسفه چادر، حجاب برتر . محمدی نیا


۸- سایت با حجاب


ExcellentGoodAveragePoorAwfulRatingWidget.com


Rate this (2 Votes)




۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۲۴



نقش محبت و قاطعیت در تربیت فرزندان


الگوهای تربیتی


براساس شیوه تربیت کودکان می‌توان چهار الگوی تربیتی را تشخیص داد:


۱. الگوی تربیتی مبتنی بر بی‌محبتی و سخت‌گیری


۲. الگوی تربیتی مبتنی بر محبت و عدم قاطعیت


۳. الگوی تربیتی مبتنی بر بی‌محبتی و عدم قاطعیت


۴. الگوی تربیتی مبتنی بر محبت و قاطعیت


 


تحقیقات و بررسی‌ها حاکی از آن است که در شکل‌گیری خصوصیات تربیتی کودک، الگوی تربیتی حاکم بر خانواده سهم به سزایی دارد. بنابراین لازم است که هر یک از این الگوها به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند.


 


 


 


الگوی تربیتی بی‌محبتی و سخت‌گیری


 


اکثر علایم عصبی که روزانه در افراد مشاهده می‌کنیم، از طریق این الگو به وجود می‌آید. نگرانی، تنش، اضطراب، افسردگی و در نهایت خودکشی، خصوصیات عاطفی و هیجانی‌ای هستند که به واسطه این الگوی تربیتی ایجاد می‌شوند. کودکانی که براساس این الگو تربیت می‌شوند، معمولا به ترس‌های غیرمنطقی مانند ترس از حیوانات، تاریکی، آسیب‌دیدگی، موفق نشدن و… مبتلا می‌شوند. این ترس‌ها با سرزنش هر چه بیشتر والدین، بیشتر آشکار می‌شوند.


والدینی هم که مطابق با این الگو با فرزندان خود رفتار می‌کنند، مقررات شدید و سختی را وضع می‌کنند که موجب می‌شود در نهایت میان آنها و فرزندانشان روابط ارباب و رعیتی ایجاد شود.


با ادامه این روند، جهان در نزد کودک به دو بخش حقارت و برتری تقسیم می‌شود که در انتهای بخش حقارت، خود کودک و در انتهای دیگر والدینش قرار می‌گیرند. والدین در این الگو کودک را به دلیل ناتوانی‌هایش سرزنش می‌کنند اما به او اجازه چون و چرا داده نمی‌شود.


هر خطایی که از کودک سر بزند، فورا با او برخورد می‌شود و این سرزنش‌ها و برخوردهای مداوم باعث می‌شود در ذهن کودک تصور ضعیفی از خودش به وجود آید و اعتماد به نفسش کاهش یابد و رفتارش بدتر شود و موجب می‌شود به زودی باور کند آنچه درباره او تصور می‌کنند، حقیقت محض است.


 


 


 


الگوی تربیتی محبت و عدم قاطعیت


 


امروزه کودکان بسیاری را می‌بینیم که از زیر بار مسوولیت شانه خالی می‌کنند، پرتوقع هستند و احساس می‌کنند همه دنیا به آنها بدهکارند. این گونه کودکان با مشکلاتی چون بی‌حوصلگی، نارضایتی از زندگی و درک این نکته که از استعدادهای خود به نحو مطلوب ا‌ستفاده نکرده‌اند، دست به گریبان‌اند.


آنها درماندگی و ناتوانی خود را درک می‌کنند اما از اعتماد به نفس لازم برای رفع این نقایص برخوردار نیستند، بنابراین تنها کاری که از دست آنها برمی‌آید، درخواست و تقاضای بیشتر از والدین‌شان است.


این الگوی تربیتی، کودکانی لوس، ضعیف‌النفس، وابسته و از لحاظ عاطفی نیز کودک صفت تربیت می‌کند. از کودکی که با مهربانی و ملاحظه بیش از حدی با او رفتار می‌شود، اجازه هر کاری دارد و تقاضای کمی از او می‌شود و محدودیتی برایش نیست، نمی‌توان انتظارات زیادی داشت.


رایج‌ترین اشتباهی که والدین در این الگوی تربیتی مرتکب می‌شوند، این است که اعتقاد دارند کودکان نباید ناکام و ناراحت شوند.


باید کودک را وادار کرد تا با سعی و تلاش خود به اهدافش دست یابد و نباید هر چیزی را که می‌خواهد در اختیارش قرار داد. در غیر این صورت، او هرگز نخواهد آموخت که بدون دیگران و به تنهایی از عهده کارهای خود برمیآید.


کودکی که به دلیل رفتار بیش از حد محبت‌آمیز والدینش صبر و تحمل در برابر ناملایمات و سختی‌ها را نیاموخته است، در بزرگسالی با مشکلات فراوانی رو به رو خواهد شد. ممکن است قوانین اجتماعی را زیر پا بگذارد یا نادیده بگیرد اما درک نکند که قانون، همچون والدینش بخشش ندارد و از اشتباهاتش چشم‌پوشی نخواهد کرد. این گونه افراد در زندگی زناشویی و اجتماعی نیز انتظار دارند همه تابع هوس‌های آنان باشند و هنگامی که خواسته‌های آنها برآورده نمی‌شود، خشمگین، آزرده خاطر، پرخاشگر و برآشفته می‌شوند. دیدگاه‌های دیگران هیچ اهمیتی ندارد و تنها آرا و نظریات خودشان ارزشمند است. چنین افرادی با همسر و همکاران خود مشکلات بسیاری خواهند داشت.


 


 


 


 الگوی تربیتی بی‌محبتی و عدم قاطعیت


 


این الگو بسیار شبیه الگوی قبلی اما به مراتب مخرب‌تر و ویرانگرتر از آن است. در الگوی قبلی، ارائه محبت و پذیرش از جانب والدین، مطلوب و دل‌پسند بود، هر چند که به طریق مناسب و منطقی صورت نمی‌گرفت.


اما در این الگو، آن محبت و صمیمیت نیز وجود ندارد.


در این الگوی تربیتی اعتقاد بر این است که کودک به عمد بدرفتاری می‌کند و اگر بخواهد می‌تواند به سادگی در کارهایش موفق شود. این واقعیت که کودک پس از اینکه مورد سرزنش قرار گرفت، سعی نمی‌کند رفتار خود را بهتر کند، برای والدین دلیلی بر ناسپاسی و بی‌ارزشی ذاتی اوست، بنابراین رفتار خوب زمانی از کودک سر می‌زند که بخواهد هدیه و پاداشی دریافت کند و با خشنود کردن والدینش جایزه‌ای بگیرد. کودک در چنین شرایطی دچار سردرگمی می‌شود، چرا که اگر بدرفتاری کند، طرد می‌شود اما اگر بدرفتاری نکند، مورد تشویق والدینش قرار نمی‌گیرد. او همواره در خور سرزنش است، اعم از اینکه کار ناشایستی از او سر بزند یا خیر.


در چنین شرایط آشفته‌ای، راهی برای کسب موفقیت وجود ندارد. در نتیجه کودک خشمگین و رنجیده خاطر می‌شود. در این زمان احساسات خصمانه خویش را یا در خود می‌ریزد و یا به نزدیکان خود و به طور کلی به اجتماع منتقل می‌کند. قاطعیت نداشتن والدین در این الگو، یکی از دلایلی است که موجب می‌شود کودکان آشوبگرانه عمل کنند.


 


بیشتر رفتارهای ضد اجتماعی که امروزه شاهد آن هستیم، ناشی از این الگوی تربیتی است. در رفتارهایی از قبیل مصرف مشروبات الکلی، دزدی‌های کوچک، تشکیل گروه‌های ولگرد و تبهکار و … می‌توان ردپای این الگوی تربیتی را مشاهده کرد. اگر عوارض این الگوی تربیتی در دوره جوانی و نوجوانی اصلاح نشود، در بزرگسالی موجب بروز انواع دیگری از رفتارهای ضد اجتماعی خواهد شد.


 


 


 


 الگوی تربیتی محبت و قاطعیت


 


والدینی که از این الگو پیروی می‌کنند، معتقدند که نباید درباره رفتارهای کودک سخن بگویند، یعنی همیشه بر رفتار کودک تاکید دارند و هرگز کودک یا شخصیتش را مخاطب قرار نمی‌دهند.


مثلا به کودک می‌گویند


«پسرم،‌ من دوست ندارم که تو با خواهر و برادرت با تندی صحبت کنی»


و هرگز به او نمی‌گویند:


«من تو را دوست ندارم، زیرا با تندی صحبت می‌کنی».


 


این گونه والدین به ذات نیک همه انسان‌ها و ارزش وجودی آنها ایمان دارند و معتقدند که اگر به نیکی و خوبی بها داده شود، شکوفا خواهد شد. این گونه والدین می‌دانند که زندگی سرشار از مشکلات و ناکامی است و هیچ کودکی نمی‌تواند این ناملایمات را تحمل کند، مگر آنکه والدین او را برای مقابله با این ناملایمات آماده کنند.


آنها اعتقاد دارند که رفتارهای اشتباه کودکان برای رسیدن به بلوغ فکری و مقابله با مشکلات دوران بزرگسالی ضروری است و در هنگام آموزش فرزندان خود، بدون کوچک‌ترین خشونت و فشاری به آنها می‌آموزند که با ارزش‌ترین هدیه در زندگی، خود نظمی است؛ چرا که تمامی نعمات این جهان «مثلا ثروت» به تدریج از بین می‌روند، مگر آنکه با نظم و ترتیب و به نحو مطلوب مورد استفاده قرار بگیرند.


به همین دلیل این‌گونه والدین بی‌آنکه خشن باشند، قاطع و جدی هستند و فقط کودک خود را به دلیل اینکه بیاموزد تا رفتارهای خود را اصلاح کند، تنبیه می‌کنند، نه به این علت که مستحق تنبیه بوده است.


در این الگوی تربیتی، کودک هرگز طرد نمی‌شود و فراتر از رفتارهای ناشایستی که از او سر می‌زند، مورد توجه واقع می‌شود و در همین حال جنبه‌های مثبت او نیز در نظر گرفته می‌شود. در انتقاد از کودک و تنبیه او به ندرت خشونت به خرج می‌دهند و همواره انصاف را رعایت می‌کنند.


آنها بیش از آنکه تنبیه کنند، از کودک تعریف و تمجید می‌کنند و می‌دانند که آنچه به طور مداوم به کودک می‌گویند، در ذهن او نقش خواهد بست. در نتیجه توانایی‌ها و جنبه‌های مثبت کودک را گوشزد می‌کنند.‌


 



۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۱۸


راهکارهای درمانی اعتیاد به اینترنت


اگر شما فردی هستید که فکر می‌کنید مبتلا به اعتیاد اینترنتی از هر نوعان می‌باشید، دو روش درمانی پیشنهاد می‌شود که شامل روش‌های خوددرمانی و درمان توسط افراد متخصص می‌باشد.


1-    روش‌های خوددرمانی


نخستین قدم: از علایم و حالات خود یادداشت برداری کنید. به عنوان مثال، رفتارها، افکار و احساسات خود را چند روزی یادداشت کنید.


دومین قدم: در مورد دلیل استفاده بیش از حد خود از اینترنت فکر کنید و به آن عمیقاً بیندیشید. مثلاً چه عواملی منجر به استفاده شما از اینترنت می‌شود که این عوامل می‌توانند شامل روحیه بد، نیاز مداوم به سرگرم بودن یا افکار وسواسی در مورد یک موضوع و یا داشتن یک مساله حل نشده و غیره باشند.


سومین قدم: ایجاد طوفان مغزی


این عبارت به این معنا می‌باشد که در مورد مشکلات خود، به تمام راه حل‌هایی که به ذهنتان می‌رسد به جز استفاده از اینترنت فکر کنید. در ابتدا حتی به راه حل‌های خنده دار و غیر ممکن نیز اجازه ورود به ذهن را بدهید. سپس راه حل‌ها را فهرست کرده و از بین آن ها، انواعی که قابل استفاده و مورد علاقه شما هستند را انتخاب و در عمل پیاده کنید.


قدم چهارم: استفاده از تکنیک‌های آرامش بخش


استفاده از روش‌هایی مثل تنفس عمیق یا meditation. یا شمردن منظم اعداد در ذهن می‌تواند اضطراب و نگرانی را کاهش دهد.


قدم پنجم: کشف مجدد جنبه‌هایی از زندگیتان که مورد غفلت واقع شده‌اند. به عنوان مثال، ارتباط بیش با دوستانتان و فامیل برقرار کنید. عشق بیش تری به همسرتان نشان دهید و زمان بیش تری را با او سپری کنید، با فرزندان بیش تر تفریح کنید و در کل، فعالیت روزمره خود را در محیط واقعی بیش تر کنید.


قدم ششم: در صورت مؤثر واقع نشدن مراحل فوق، از یک متخصص علوم رفتاری و روانی کمک بگیرید. روان پزشکان و روان شناسان مجرب، در این زمینه می‌توانند کمک زیادی برای حل مشکلات باشند. روان پزشک یا روان شناس خبره در این زمینه می‌تواند به فرد کمک کند تا استفاده از اینترنت را فقط در مواقع لزوم به نحو صحیح، محدود کند و استفاده‌های تکانشی و بیش از حد لزوم را که مخرب زندگی می‌باشد حذف کند.




2-    درمان‌های تخصصی توسط فرد متخصص


انواع متعددی از رویکردهای درمانی برای درمان انواع اعتیاد مطرح هستند که شامل درمان‌های دارویی و غیر دارویی می‌باشند.


نوعی از درمان رواندرمانی، به نام رفتاردرمانی شناختی (CBT)، در این زمینه بسیار مفید است. در این نوع درمان، متخصص به مراجع کمک کرده تا الگوی عقاید، افکار و شناخت خود را شناسایی و سپس در راستای تغییر آن‌ها قدم بردارد. هر گاه الگوهای شناختی و افکار ما عوض شوند، نتیجه حتمیان، تغییر رفتار است. اساس این نوع درمان بر این است که نوع عقاید ما، پایه تفکرات ما هستند. سپس هر نوع تفکر، احساس و هیجان متناسب به خود را بر می‌انگیزد که در نهایت منجر به رفتار خاص می‌شود. مثلاً، اگر عقیده فردی این باشد که "شکست خوردن بد است"، درصورت هرگونه شکست، دچار این فکر خواهد شدکه "من آدم بیچاره ای هستم" وسپس متعاقب این فکر، احساس ناامیدی و یاس بر او مستولی می‌شود. 


درنتیجه، فرد به دنبال رهایی از این احساس، اقدام به رفتارهایی می‌کند که برای بعضی، این رفتار می‌تواند استفاده مکرر و نابه جا از اینترنت یا هرگونه رفتار اعتیادآور دیگر باشد. چرا که ذکر کردیم که پایه و اساس اختلالات اعتیادی، ایجاد حس مثبت و دوری از حس‌ها و فکرهای آزاردهنده می‌باشد. متاسفانه، علایم ترک ناشی از عدم استفاده از اینترنت، خود شامل روحیه پایین می‌شود که فرد را مستعد استفاده مجدد از اینترنت می‌کند.


پس از توضیحات فوق راجع به تعریف، دلایل و عواقب اعتیاد به اینترنت و راهکارهای درمانی، خوب است که به شرح پژوهش جدیدی در مورد اعتیاد اینترنتی بپردازیم. در این پژوهش سعی شده نشان داده شود اینترنت واقعاً می‌تواند ساختار فیزیکی مغز ما را تغییر بدهد و تغییراتی که در نتیجه آن ایجاد می‌شود، منحصر به تغییرات عملکردی نیست.


پژوهشگران در این تحقیق، 18 دانشجوی چینی را که 10 ساعت در روز و دست‌کم شش روز هفته مشغول اینترنت و بازی‌های آنلاین بودند، انتخاب کردند و سعی کردند با انجام ام.آر.آی روی مغز آن‌ها و مقایسه آن با مغز 18 جوانی که کمتر از دو ساعت در روز وارد اینترنت می‌شدند، تغییرات ساختمانی مغز را جست‌وجو کنند.


پژوهشگران دریافتند که واقعاً تغییراتی در نتیجه استفاده از اینترنت در مغز آن‌ها ایجاد می‌شود. یکی از آن‌ها کاهش ماده خاکستری قشر مغز در بعضی از نواحی به میزان 10 تا 20 درصد بود. کورتکس مغز در قسمت پیش‌پیشانی خلفی جانبی، قسمت سینگولیت دمی قدامی، ناحیه حرکتی ضمیمه‌ای و قسمت‌هایی از مخچه، این میزان کوچک شدن را نشان می‌دادند. این کوچک شدن را می‌توان با کاهش نیروی مهاری که برای اجتناب از اعمال نادرست لازم است و همچنین کاهش خودآگاهی افراد از اهدافشان در ارتباط دانست.


 اما سؤال این است که این کاهش حجم ماده خاکستری، واقعاً یک تغییر بد است یا یک تغییر واکنشی برای سازگاری با کاری که از مغز کشیده می‌شود؟ برخی از محققان اعتقاد دارند همان‌طور که یک ورزشکار متناسب با نوع ورزشش برخی از عضلاتش را پرورش می‌دهد و بر حجم آن می‌افزاید و در مقابل روی برخی از آن‌ها که به کارش نمی‌آید، کار نمی‌کند، این تغییرات، بیشتر واکنشی هستند و نمی‌توان آن‌ها را بد قلمداد کرد.

 



TBSS analysis of fractional anisotropy (FA) volumes




نورا ولکوف عصب شناس و کارشناس انجمن سوء مصرف مواد مخدر در امریکا  می‌گوید: «جای تعجب است اگر کسی 10 تا 12 ساعت در روز بازی‌های آنلاین انجام دهد و مغزش تغییر نکند.»     وی می‌افزاید: دلیل این که اعتیاد به اینترنت بطور گسترده به عنوان نوعی اختلال به رسمیت شناخته نشده فقدان شواهد علمی است. در نتیجه انجام مطالعاتی از این دست که به عنوان معیارهای تشخیصی به کار می‌آیند لازم است.  

 

در سال 2006 هم مغز رانندگان تاکسی لندن با مغز رانندگان اتوبوس این شهر مقایسه شده و معلوم شده بود که چگالی ماده خاکستری در هیپوکامپ خلفی (منطقه‌ای که در راهبری و ایجاد یک نقشه درونی در ذهن و حافظه مهم است) رانندگان تاکسی در قیاس با مغز رانندگان اتوبوس بیشتر است. در حالی که رانندگان تاکسی لندن باید یک شبکه لابیرنتی و پیچیده متشکل از 15 هزار خیابان را بدانند، رانندگان اتوبوس باید مسیر مشخص و سرراستی را طی کنند و طبیعی است که مغز رانندگان تاکسی باید متناسب با کارشان، سازگاری لازم را پیدا کند.


اما تغییرات مغز معتادان اینترنتی، منحصر به ماده خاکستری نیست و تغییراتی هم در ماده سفید آن‌ها پیدا شده است. ماده سفید مغز، قسمت‌های مختلف مغز را به هم مربوط می‌کند. بر اساس تحقیق انجام‌شده، مشخص شد که ماده سفید در شیار پیرامون هیپوکامپ راست معتادان اینترنتی افزایش یافته است. این قسمت در تشکیل حافظه و بازیابی آن نقش دارد و طبیعی است که در وب‌گردانی که به صورت موقت نیازمند به حافظه سپردن و بازیابی اطلاعات هستند، افزایش داشته باشد.


از سوی دیگر ماده سفید، بازوی خلفی کپسول داخلی چپ که در اعمال شناختی و اجرایی نقش دارد، در مغز معتادان اینترنتی نسبت به بقیه جاها کاهش نشان می‌داد. این تغییر را می‌توان با کاهش نیروی تصمیم‌گیری این افراد مرتبط کرد. البته مسلماً برای بررسی دقیق‌تر تغییرات ساختاری و عملکردی اینترنت روی مغز به تحقیقات بیشتری نیاز داریم، تحقیقاتی که باید روی افراد بیشتری با کارها و عادات آنلاین مختلف انجام شوند.


آنچه مسلم است این است که مغز ما دارای قدرت تغییر دادن خود بر حسب نیازهای فرد است و اصولاً وقتی ما کاری را مرتباً انجام دهیم مدارهای مغزی مرتبط با آن رشد بیشتری خواهند داشت. به عنوان مثال یک خلبان مجرب را در برابر یک خلبان تازه کار در نظر بگیرید. شاید هر دو از نظر سطح دانش خلبانی یکسان باشند اما آنچه خلبان مجرب را برجسته تر می‌کند تکرار ساعت‌های پرواز است که این تمرین و تکرارها میزان سرعت عمل مغز را در شرایط بحرانی بالا می‌برد ونیز بر دقت عمل فرد می‌افزاید. این مثال برای هر شغل یا مهارت دیگر نیز صدق می‌کند. پس تغییراتی که در مغز افراد معتاد به اینترنت نیز دیده می‌شود متناسب با نیاز مغز در استفاده مکرر از اینترنت است.


 به عبارت دیگر این افراد وب گردهای ماهری خواهند شد اما باید دید که این تغییرات چه تاثیری بر تکالیف روزمره فرد می‌گذارند. آیا این تغییرات فرد را در رویارویی با مشکلات زندگی روزمره قوی تر می‌کنند یا ضعیف تر؟ آیا ممکن است در بعضی حیطه‌های زندگی تأثیر مثبت و در بعضی دیگر تأثیر منفی بگذارند؟ این‌ها سوالاتی هستند که تحقیقات آینده به آن‌ها جواب دقیق تری خواهد داد اما به نظر مؤلف آنچه که تاکنون به نظر می‌رسد این است که این تغییرات مغزی افراد را عصبی و زودرنج تر می‌کنند و کیفیت کلی زندگی فرد را پایین می آورند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۱۴


 همانگونه که عیب جویی زشت و حرام است کتمان عیب نیز خیانت است زیرا مومن باید مانند آیینه باشد و زشتی ‌ها و زیبایی ‌های برادر دینی خود را نشان بدهد. منت‌ها به خود او نه به دیگران ، که شأن آیینه همین است .


 عاقبت عیب جویی از دیگران 


عیب در لغت به معنی کمبود در ذات چیزی یا صفتش می‌باشد و در مقابل آن صحت و سلامتی است.[ مصطفوی، حسن؛ التحقیق، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368، اول، ج 8، ص 270] عیب جویی یکی از رذایل اخلاقی است که قرآن با تعبیر‌های مختلف از آن نهی کرده و عیب‌جو را مورد نکوهش قرار داده است.[ خرمشاهی، بهاء الدین؛ دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، 1377، اول، ج 2، ص 1501] عیب‌پوشی نقطه مقابل تجسس و عیب جویی است و در فضیلت و شرافت آن همین بس که یکی از اوصاف خدای سبحان است (خداوند ستار العیوب است).[نراقی، مهدی؛ علم اخلاق اسلامی، (جامع السعادات) ترجمه جلال الدین مجتبوی، تهران، حکمت، 1366، دوم، ص 360]ریشه و اساس پیدایش این عیب‌جویی در دل انسان از دیدگاه علم اخلاق می‌تواند موارد زیر باشد:


 1- عیب جویی نتیجه عداوت و حسد است به این معنا که اگر کسی کینه و دشمنی دیگری را در دل داشته باشد به دنبال عیوب او می‌افتد تا آن‌ها را پیدا کند و رسوایش سازد.


 2- تجسس ممکن است در برخی موارد از آثار طغیان قوه شهوت باشد به این معنا که شخص بدون اینکه کینه و حسد نسبت به دیگران داشته باشد دنبال لغزش‌ها و عیوب آن‌ها می‌افتد.[حقانی زنجانی، حسین؛ پژوهشی در ارزش‌های اخلاقی، تهران، دانشگاه الزهرا، 1383، اول، ص 117] به طوری که در این قوه نوعی پستی و زبونی پدید می‌آید که فرد بیمار از آشکار شدن زشتی‌‌ها و عیوب دیگران، شاد می‌شود.[ علم اخلاق اسلامی، پیشین، ص 363.] 3- بدگمانی از عوامل دیگر عیب جویی و بدگویی است.[ پژوهشی در ارزش‌های اخلاقی، پیشین، ص 129]




 راه علاج 


هر کسی با مراجعه به نفس خویش متوجه می‌شود که خودش مانند دیگران خالی از عیوب نیست و خداوند از روی لطف، صفات بد و زشت و اشتباهات او را از دیگران مخفی کرده است.[ پژوهشی در ارزش‌های اخلاقی، پیشین، ص 120] توجه به این نکته همچنین توجه به آثار شوم عیب جویی بر خود فرد و دیگران،‌چه دنیوی و چه اخروی، از مهمترین راهکار‌های درمان این صفت زشت است. حضرت امیر (علیه السلام) در این باره می‌فرماید: «مَنْ نظَرَ فی عَیْبِ نَفْسِهِ اِشْتَغَلَ عَنْ عَیْبِ غَیرِهِ »[ محمدی ری‌شهری، محمد؛ میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1379، دوم، ج 9، ث 4216.] «هر که عیب خود را ببیند  از پرداختن به عیب دیگران باز ایستد.»


 تجسس ممدوح یا عیب جویی جایز


لازم به تذکر است که اطلاع از عیوب دیگران و تجسس در امور مردم در برخی موارد، مذموم نیست، از جمله:1- عیب جویی از خود در جهت خودیابی و خودسازی (رفع اشکالات و دفع بیماری‌‌های اخلاقی). 2- کشف عیوب دیگران در انتخاب افراد مسئول برای مسئولیت‌‌های اجتماعی و نیز انتخاب همسر و...3- عیب جویی از بیگانگان و زیر نظر گرفتن افراد اجنبی و مشکوک، جهت جلوگیری از رسیدن به اهداف شوم خود.4- در عیوبی که فراگیر هستند، برخی از آن‌ها را مورد توجه قرار دادن و بازگو کردن آن جهت اخطار و هشدار  به دیگران.5- بازگو کردن برخی عیوب به افراد ذی‌صلاح و دلسوز و مربی جهت علاج و اصلاح.[ همان، ص 241.]


 بازگو کردن عیوب مردم 


چون اسلام برای حیثیت و آبروی مومن ارزش و اهمیت خاصی قائل است و بازگو کردن عیوب مردم نیز یک ضرورت است باید این امر مهم را به صورت پنهانی و خصوصی انجام داد تا به شخصیت مومن لطمه ای وارد نشود.می‌گویند: نیاز‌های اضطراری باید در چارچوب خودشان ارزیابی شوند یعنی از آن محدوده نباید تجاوز کرد .حضرت علی (ع) فرمود: «نصیحت کردن در میان مردم نوعی سرکوبی است.» « فهرست غرر /ص382»امام حسن عسگری (ع) فرمود: « کسی که برادر دینی خود را در پنهان پند دهد زینت بخش او شده است ، اما اگر در برابر دیگران نصیحتش کند موجب سرشکستگی او می‌شود . » « تحف العقول / ص 36»




نصیحت در نهانی بهتر آید / گره از جان و بند از دل گشاید


پیامبر گرامی‌اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: عیب‌‌های مومنان را جستجو نکنید، زیرا هر که دنبال عیب ‌های مومنان باشد، خداوند عیب ‌های او را دنبال کند و هر که خداوند تعالی عیوبش را جستجو کند، او را رسوا سازد گرچه درون خانه‌اش باشد.


 هدیه ای به نام عیب


امام صادق (ع) می‌فرمایند: «محبوب‌ترین برادر نزد من کسی است که عیوبم را به من اهدا کند.» «تحف العقول ، ص 273 – اصول کافی – وسائل شیعه »پس کسی که ادعای دوستی می‌کند ولی عیوب انسان را تذکر نمی‌دهد و هر گونه نقص و عیبی که می‌بیند بی‌اعتنا از آن می‌گذرد دوست واقعی نیست و چه بسا دشمن انسان ( هر چند از روی دشمنی ) خدمتی به انسان می‌کند و عیوب او را تذکر می‌دهد ، که اگر تذکر نمی‌داد او نمی‌توانست به سادگی به عیوب خود پی ببرد .


 کتمان عیب خیانت است 


همانگونه که عیب جویی زشت و حرام است کتمان عیب نیز خیانت است زیرا مومن باید مانند آیینه باشد و زشتی‌ها و زیبایی‌های برادر دینی خود را نشان بدهد منت‌ها به خود او نه به دیگران ، که شأن آیینه همین است .امام صادق (ع) فرمودند: « کسی که برادر دینی خود را گرفتار عمل ناپسندی می‌بیند و می‌تواند او را از این کار باز دارد اگر چنین نکند به او خیانت ورزیده است .» « بحار الانوار چاپ بیروت، ج72/ص65»عیب‌زدایی و عیب‌جویی از جمله ویژگی ‌های انسان مومن و متخلّق ( کسی که خود را تغییر بدهد و با کس دیگر همخو شود و خوشخویی کند ) به اخلاق حسنه است. همه می‌دانند که عیب جویی از صفات زشت و ناپسند به شمار می‌رود ولی عیب زدایی از صفات بسیار خوب و پسندیده است زیرا انسان در صورتی کامل می‌شود که عیوب خود را برطرف سازد و شکی نیست که تمام افراد بشر جز معصومان نواقص و کمبودهایی دارند و هیچ یک از گناه و اشتباه خالی نیستند .


 چگونه به عیوب خود پی ببریم؟


پس انسان برای عیب زدایی یا بهتر بگویم برطرف کردن عیوب خود اول باید آن‌ها را بشناسد . اما چگونه انسان به عیوب خود آگاه می‌شود ؟پاسخ: انسان می‌تواند از سه راه به عیب خود واقف شود:


1. مراقبت و محاسبه ؛ یعنی اگر انسان مواظب اعمال و رفتار خویش باشد و خودش را مورد محاسبه و حسابرسی قرار دهد ، به ویژه اگر خود را با معیار‌ها و الگو‌های مورد قبول صالحان و پارسایان مقایسه کند چون خودش را فاقد فضیلت‌های آن‌ها می‌بیند به خوبی می‌تواند به عیوب خویش پی ببرد.




 2. عبرت گرفتن از رفتار و کردار افراد بزهکار و نادرست و بداخلاق، که به قول سعدی، لقمان را گفتند: ادب از که آموختی ؟ گفت: از بی ادبان. 3. معاشرت با دوستان مخلص و صدیق که از نصیحت کردن تو دریغ نداشته باشند و از روی خیرخواهی عیوب تو را بدون تملّق و چرب زبانی تذکّر دهند .بله ، دوستان واقعی و با ایمان می‌توانند در این مسیر بهترین راهنما برای انسان باشند.از این رو است که امام صادق (ع) فرمودند:


« سعی کنید اوقات شبانه روز خود را به چهار قسمت تقسیم کنید: یک قسمت برای عبادت و خلوت با خدا ، یک قسمت برای تأمین معاش و تحصیل (به دست آوردن) هزینه زندگی ، قسمتی برای رفت و آمد و معاشرت با برادران مورد اعتمادی که شما را به عیوبتان آگاه می‌سازند و قلبا نسبت به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را نیز برای تفریح و لذایذ مشروع خود اختصاص دهید. به وسیله این ساعت استراحت می‌توانید خود را برای ساعت دیگر آماده کنید . » « بحار الانوار / چاپ بیروت ج 75/ ص 321؛ تحف العقول ، ص 307»


 عیب‌جویی نکن 


پیامبر گرامی‌اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: عیب‌‌های مومنان را جستجو نکنید، زیرا هر که دنبال عیب ‌های مومنان باشد، خداوند عیب ‌های او را دنبال کند و هر که خداوند تعالی عیوبش را جستجو کند، او را رسوا سازد گرچه درون خانه‌اش باشد.(کتاب نهج الفصاحه)بعضی ‌ها در دیدن هم خسیس اند!گروهی از مردم هستند که بدی ‌های مردم را می‏بینند و مهم می‏شمارند ولی خوبی ‌ها را نمی‏بینند یا نمی‏خواهند ببینند، و اگر دیدند آن‌ها را ناچیز و غیر قابل اعتنا می‏شمارند و برای خوبی آن‌ها ارزشی قائل نیستند.


 این گروه عینک بدبینی به چشم دارند و همواره در جستجوی بدی‌های مردمند. اگر کسی ده‌ها صفت خوب داشته باشد و یک صفت بد، صفات خوبش را نادیده می‏گیرند و حتی یک بار هم از آن‌ها نام نمی‏برند، ولی روی آن صفت بد انگشت می‏گذارند و مکرر به زبان می‏آوردند. اینان بیمارند و به مرض عیب‌جویی مبتلا هستند. اولیای گرامی‌اسلام به پیروان خود توصیه کرده‌اند آنان را دشمن خود بدانید و از معاشرت با این فرومایگان ناپاکدل بپرهیزید که از شرشان در امان نخواهید بود. 


حضرت علی(ع) فرموده‌اند:البته باید دشمن ترین آدم ‌ها نزد تو و دورترین اشخاص از تو کسانی باشند که در عیب‌جویی از مردم اصرار بیشتری دارند. و نیز فرموده‌اند: از آمیزش و مجالست با عیب جویان پرهیز کن که همنشین آنان از آسیب‌شان در امان نمی‏ماند.


امام جعفر صادق (ع) در حدیثی گهربار فرموده است: هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، او از متکبران است.حفص بن غیاث مى گوید: عرض کردم: اگر گنهکارى را ببیند و به سبب بى گناهى و پاکدامنى خود، خویشتن را از او بهتر بداند چه؟ فرمودند: هرگز هرگز! چه بسا که او آمرزیده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند، مگر داستان جادوگران و موسى علیه السلام را نخوانده‌اى؟ «اصول کافى، جلد8، صفحه128»


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۵۹